برادری و برابری
شریعت
اسلامی… اهداف و برنامه ها ۳
شیخ
محمد غزالی (رح)
برادری
و برابری
از
جملۀ اهداف اسلام محکم ساختن روابط میان طبقات مختلف مردم و برقرار ساختن آن میان
نزدیکان و غیر نزدیکان بر اساس اخوت عمومی است . اخوتی که در آن نه تعصبی برای وطن
و نه هواداری از نژادی خاص و یا رنگی ویژه آمیخته باشد.
اخوتی
که هر نسبتی جز نسبت آدم را مردود شمارد و هر گونه برتری را جز برتری کفایت و
امانت منکر گردد و در نگرش به بندگان خدا جز سلوک و مواهب شان را ننگرد و به چیزی
دیگر از قبل اختلاف چهره ف زبان یا ریشه های قومی چشم نداشته باشد . اخوتی که
پیامبر ( ص ) را واداشت که به امتش بگوید:
((
ان أمر علیکم عبد مجدع اسود یقودکم بکتاب الله فاستمعوا له واطیعوا )).
((
اگر بر شما برده ای سیه چرده و ناقص الخلقه امارت یافت که با کتاب خدا شما را
رهبری می کرد سخنش رابشنود و از وی اطاعت
کنید .))
چنین
اخوتی بدانگونه که اسلام غرسش نمود و
بدانگونه که در پیروانش گسترش یافت در تاریخ بشریت نظیری نیافته است .
بلی
، انحرافاتی از این اصل صورت گرفته است از قبیل طعنه زدن به حسب و نسب ، اما مگر
می توان معصیتی را یافت که هیچ کس مرتکبش نگردیده باشد؟
ولی
این طعنه ها هرگز نتوانسته است خدشه ای به آن اصل مقرر و تثبیت شده وارد نماید نه
در میدان تشریع و نه در میدان تطبیق . زیرا در مراحل مختلفی از تاریخ اسلام بردگان
توانسته اند پادشاه شوند و همه امکانات در اختیار ایشان قرار گیرد و توانسته اند ـ
در سایه برادری میان نژادهای بشری ـ دولت های مستحکم و مقتدری را پایه گذاری
نمایند.
در
تاریخ می خوانیم که (( متنبی )) شاعر مبتکر عرب سیف الدوله را در شام رها می کند و
به دربار کافور در می رود تا از بخشش های وی بهرمند گردد و در مدحش می گوید:
قواصد
کافور توارک غیره
و من قصد البحر استقل السواقیا
(
آهنگ کافور را دارم و جز او ترک می گویم ، چه کسی که آهنگ دریا کرد ، از آب جویبار
بی نیاز می شود. )
کافور
می بیند که شاعر توقعات گسترده ای دارد ، نخواست به وی مسئولیت استانی بدهد و به
بخشش جائزه های معمولی اکتفا نمود ف متنبی برای جلب توجهش گفت :
ابا
المسک هل فی الکاس فضل أنا له
فانی اغنی منذحین و تشرب
( ای
ابوالمسک! اگر در جام چیزی باقی مانده است مال من است چرا که از مدتها بدینسو من
مشغول سرودنم و تو مشغول نوشیدن )
اما
کافور نخواست به توقعات وی پاسخ مثبت دهد ، متنبی در هجو وی گفت:
من
علم الاسود المخصی مکرمه
آباءه البیض أم أجداده السود؟
لا
تشتری العبد الا و العصامعه
ان العبید لأ نجاس مناکید
( چه
کسی به سیه چرده ، از مردمی افتاده ، تعلیم کرامت داده است ؟ پدارن سپد یا اجداد
سیاهش ؟ برده را خریداری مکن مگر در حالی که عصا همراهش باشد ، زیرا بردگان نجسانی
آفت زده اند .)
البته این عمل که از متنبی سر زده است ، دشنام
های مردی است بر آشفته و گدایی محروم ، نه عملکرد امتی یا سیاست دولتی ، هم پیش از
آن و هم بعد از آن بردگان توانستند به بالاترین مناصب ارتقا کنند ، نه رنگ شان
مانعی در این جهت گردید و نه حسب و نژادشان .
اما
در جان امروز که تمدن غرب به اوج خود رسیده و پخته ترین ثمراتش را تقدیم نموده
آنچه که رخ می دهد چیز دیگری است که حکایت آن تکان دهنده و شرم آور است .
((
هاری هایورک )) در کتابش (( آزادی سیاهان )) می گوید : (( بردگی به عنوان مالکیت
بر آنان پایان یافته است ، اما بعنوان نظامی طبقاتی همچنان پا بر جاست ، و مقصد از
آن این است که رنگین پوستان در جایگاهی پایین تر از سفید پوستان باقی بمانند و این
وضعیت به شیوه های گوناگون تثبیت شود .
گاهی
از طریق فرمان قتلی که بدور از مراقبت سلطۀ حاکم جماعت های نادان بر فردی سیاهپوست
اجرا می کنند ، گاهی از طریق وضع قوانینی ظالمانه و اجراءات قانونی غیر منصفانه که
بدور از شریعت الهی صورت می گیرد .))
نویسندۀ
آمریکایی (( البرت . ا . کان )) می نویسد : (( انسان می تواند تصوری واقعی از حالت
رنگین پوستان در ولایت متحدۀ آمریکا پس از جنگ جهانی دوم بدست آورد البته اگر
بداند که سرکوب آنان در واقع بخشی از سیاست دولت است که قانون اساسی بسیاری از
ایالات بر آن تصریح دارد . ))
و
اینک فقراتی از قانون اساسی ایالت می سی سی پی )).
فصل
هشتم در تربیه و تعلیم ( ۲۰۷ ) : (( در این بخش باید مراعات شود که اطفال سفیدپوست
از اطفال سیاهپوست جدا باشند و برای هر کدام مدارس خاصی تشکیل گردد .))
فصل
دهم در اصلاحیات و زندان ها ( ۲۲۵ ) : (( مجلس قانون گزاری می تواند تدابیر مناسبی
را برای جدا کردن زندانیان سفید پوست از زندانیان سیاهپوست در حد توان استفاده کند
.))
فصل
چهاردهم احکام عمومی ( ۲۶۳ ) : (( ازدواج شخص سفید پوست با شخص سیاهپوست یا کسی که
یکی از والدینش سیاه باشد و یا کسی که در رگ هایش خون سیاه باشد ، ازدواجی باطل و
غیر قانونی است . ))
یکی
از شگفت آورترین موادی که در قانون ایالت ( می سی سی پی ) است مادۀ زیر است :
هر
کسی که اقدام به چاپ ، نشریا توزیع منشورات یا نوشته های دستی کند که در آنها از
مردم ، مساوات اجتماعی و ازدواج میان سیاه و سفید خواسته شده باشد یا در آن باره
دلایل این مطالبات مطرح شده باشد این کارش عملی قبیح شمرده می شود که پیگرد قانونی
دارد و او به پرداخت جریمه ای محکوم خواهد شد که از ۵۰۰ دلار تجاوز نمی کند یا حکم
به حبس وی به مدت شش ماه صادر خواهد شد و یا هر دو عقوبت همزمان .))
در
نوشته ای که در سال ۱۹۴۸ از طرف جمعیت ملی برای ترقی قوم سیاه تحت عنوان (( ندایی
به جهان )) به سازمان ملل تقدیم شد . بر این موضوع تصریح شده بود که : همانند
قوانین ایالت می سی سی پی قوانینی در ایالت ویرجینیا و کارولینا شمالی و جورجیا و
فلوریدا نیز تطبیق می شود .
((
همچنان قانون بسیاری از ابالت حکم به جدا کردن مسافران سیاه از مسافران سفید می
کند هم در قطار و هم در اتوبوس های عمومی و به جدایی بیماران سیاه از بیماران سفید
در بیمارستان ها ، درمانگاه های امراض عقلی روانی ، زندان ها و حتی فابریکه ها .))
علاقه
مندی شدید به تبعیض نژادی سبب گردیده است که در وضع کتب درسی میان کتب مدارس
سیاهان و سفید پوستان فرق گذاشته شود .
همچنان
برای سیاهان اجازه نیست از دروازه هایی رفت و آمد کنند که سفید پوستان رفت و آمد
دارند .
در
گزارشی که استاد (( براون )) از وضع زندگی در محلات سیاه نشین تهیه و نشر کرده
آمده است : (( هموار ساختن راه ها ، روشن ساختن خیابان ها ، کشیدن جدول برای فاضل
آب و کنترل پلیس در جایی پایان می یابد که بخش سیاه نشین شهر آغاز می شود .))
و در
بسیاری مناطق بیمارستانی پیدا نمی شود که سیاهپوست بتواند دروازۀ آنرا بکوبد .
میزان
ابتلا به بیماری سل در میان شهروندان سیاه پوست در سال ۱۹۴۷ به پنج برابر مبتلایان
سفید پوست رسیده بود و در بعضی شهرها به هفت برابر می رسید .
میزان
مرگ و میر میان زنان سیاه پوستی که در وقت وضع حمل در گذشته بودند دو برابر آنچه
بود که در سفید پوستان رخ داده و میزان مرگ و میر کودکان سیاه به ۷۰% رسیده بود
نسبت به آنچه که در میان سفید پوستان رخ داده بود .
کلیسا
نه تنها در مبارزه با این ظلم ناتوان بوده است بلکه در تثبیت آن نیز شرکت داشته و
در ارتکاب این عمل ننگین سهیم بوده است .
یکی
از تبعۀ متدین جمهوری جمهوری (( پاناما )) به یکی از کلیسا های کاتولیکی واشنگتن
داخل شده بود و هنگامی که غرق عبادت بود یکی از کشیش ها به طرف وی پیشرفت و کاغذی
را بوی داد که در آن آدرس یک کلیسای کاتولیکی نوشته شده بود . وقتی که از کشیش علت
این کارش پرسیدهشد وی جواب داد : در شهر کلیسا های مخصوص سیاه پوستان وجود دارد که
این شخص می تواند به آنجا رفته و به عبادت پروردگارش بپردازد .
در
(( کارولینا )) جنوبی در سال ۱۹۴۸ از کشیش سیاه پوست ((آرچی وبر))
خواسته
شده بود که در انتخاب مرحلۀ اول نباید رأی بدهد ، زمانی که وی با این در خواست
مخالفت ورزید شهروندان سفید پوست بروی هجوم برده با کفش و شلاق به جانش افتادند تا
آن که جان سپرد . و این همه در برابر چشم دو پلیس صورت گرفت که هیچگونه عکس العملی
از خودنشان ندادند
در
(( جورجیا )) در همان سال عدهّ ای از سفید پوستان از ادای نماز در کلیسا باز می گشتندد ، مورد حمله قرار داده و کشتند .
قوای
دولتی شهادت بیوه اش و دو دوست سیاهپوستش را نیز نادیده گرفتند.
زمانی
که قانون طرفداری – حمایت دولت از تندروان – صادر شد ، کافی بود شخصی بر سیاهان یا
فقراءمهربانی نشان داده باشد تا از خدمت دولت طرد شود .
به
این سه سؤال توجه کن که باز پرس از کارمند متهم می پرسد :
۱-
دربارۀ تو این شک وجود دارد که به طبقات محروم دلسوز بوده ای ، آیا این درست است ؟
۲-
احساست دربارۀ کنار زدن سیاهان و جدا کردن شان از شهروندان سفید چیست ؟
۳-
آیا تو و همسرت شده است که روزی سیاه پوستی را به خانۀ تان دعوت کرده باشید ؟
در
صورتی که پاسخ یکی از این سؤال ها مثبت باشد معنایش این است که آنان کارمند با
دولت خصومت داشته بر کناری ولی از وظیفه ضروری است .))
فرق
زیادی است بین این بردگان نگون بخت در تمدن جدید و پدران شان که در سرزمین های
اسلامی عزّت یافته بودند و در همل تحولات تاریخی که رخ داده قسمتی از آنچه را که
امروزه در جهان جدید ببینند مشاهده نکرده بودند.
برابری
میان نژاد های مختلف در سایۀ برادری راستین و نادیده گرفتن فرق های رنگ و ظاهر در
کنار اصول مشترک وحدت و یگانگی ، همین است که مصر ها را وادار می کند که ندای
یکپارچگی وادی نیل را بالا نموده اند که شامل مصر و سودان است و هرگز به ذهن شان
خطور نمی کند که سیاه و سفید یعنی چه ؟
بلکه
مرد سفید پوست پشت سر امام سیاه پوست به نماز می ایستد زیرا علم و فضل وی او را
مقدم گردانیده است .
و
این چیزی نیست
جز آثار
اسلام و پختگی تعالیمش که به ارث مانده است .