گناهان ویرانگر
گناهان ویرانگر
✍️ فرزاد ولیدى
* دانشجوى دکتراى علوم قرآن و حدیث
خداوند متعال استعداد «خیر» و «شر» را به صورت همزمان در وجود آدمی به ودیعت نهاده است، و هر گاه زمینه شکوفایى هر کدام از این دو فراهم شود، مسیر زندگی انسان بر آن مدار قرار خواهد گرفت.
نکته ى قابل توجه اینکه، انسان با فعال کردن هر کدام از این استعدادها ( خیر و شر )، همه عوامل بیرونى و درونى رشد و بالندگى آن عوامل را نیز به کار مى گیرد، چنانکه خداوند متعال در قرآن کریم میفرماید:
فَأَلْهَمَهَا فُجُورَهَا وَتَقْوَاهَا
قَدْ أَفْلَحَ مَنْ زَکَّاهَا
وَقَدْ خَابَ مَنْ دَسَّاهَا
«(خداوند) سپس گناه و تقوا را بدو الهام کرده است (و چاه و راه و حسن و قبح را توسّط عقل و وحی به او نمایانده)».
«(قسم به همهی اینها!) کسی رستگار و کامیاب میگردد که نفس خویشتن را (با انجام طاعات و عبادات، و ترک معاصی و منهیّات) پاکیزه دارد و بپیراید (و آن را با هویدا ساختن هویّت انسانی رشد و عروج دهد)».
«و کسی نومید و ناکام میگردد که نفس خویشتن (و فضائل و مزایای انسانیّت خود را در میان کفر و شرک و معصیت) را پنهان دارد و بپوشاند، و (به معاصی) بیالاید».
از این رو، شناخت عوامل زمینه ساز فجور و تقوا بسیار حایز اهمیت بوده، و چه بسا جهل به این مهم آدمى را به ورطه بی بازگشت سقوط کشاند.
در این میان، یکى از مهمترین عوامل زمینه ساز سقوط، عدم توجه کافی به گناهان صغیره است، که در این یادداشت قصد دارم به واکاوی این عامل اصلى ماندگاری انسان بر مسیر شر بپردازم. عزیزانم، خوب توجه کنید! خداوند متعال در آیه ۳۶سوره زخرف به همدم شدن انسان با شیطان بعد از انتخاب مسیر شر توسط وی اشاره کرده و می فرماید:
وَمَنْ یَعْشُ عَنْ ذِکْرِ الرَّحْمَٰنِ نُقَیِّضْ لَهُ شَیْطَانًا فَهُوَ لَهُ قَرِینٌ
«هر کس از یاد خدا غافل و رویگردان شود، اهریمنی را مأمور او میسازیم، و چنین اهریمنی همواره همدم وی میگردد (و گمراه و سرگشتهاش میسازد)».
پیام اصلى یادداشت، درک و فهم لفظ «نقیض» و «قرین» در آیه فوق است که از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است. خداوند متعال اعلام می دارد که در صورت تداوم غفلت و رویگردانی انسان از یاد خدا، اهریمنى را همدم وى می سازیم که هرگز از او جدا نشود.
عامل اصلى بروز چنین وضعیتی و ماندگارى انسان بر مسیر شر، تداوم انسان بر گناهان صغیره است. مستند این دیدگاه، حدیثى از پیامبر صلى الله علیه و سلم است که مى فرماید:
«إن العبد إذا أذنب ذنباً ، کانت نکتهٌ سوداء فى قلبه، فإن تاب منها صقل قلبه و إن زاد زادت».
« هرگاه بنده مرتکب گناه شود؛ نقطه اى سیاه بر قلب او مى نشیند، اگر توبه کند؛ دل او صیقل مى یابد و دوباره روشن مى گردد، اما اگر بر گناهانش افزود؛ این سیاهى نیز افزایش مى یابد».
از این رو،آنچه در این مجال به خوبى نمایان است، اهمیت و ضرورت ویژه ترک گناهان صغیره و مداومت بر توبه با انجام طاعات و هوشیارى در این مسیر است. چنانکه ژولیده نیشابوری می سراید:
یا رب اسیرم و دل من در پناه توست
بی تابم و قرار دلم یک نگاه توست
چندان اسیر خواهش نفسم که غافلم
از دست رفته را طلب بارگاه توست
رو بَر مَتاب از من آلوده، ای کریم
گوید دلم که قهر خدا از گناه توست
گفتم ز بس که توبه شکستم، شنیده ام
در بسته ای و توبه شکن رو سیاه توست
گفتی بخوان مرا که شبِ استجابت است
درگاه دوست منتظر یا اله توست
گفتم به دل شکسته جوابی نمی رسد
گفتی جواب درگه ما سوز و آه توست
گفتم سزای جامعه ای پر گناه چیست؟
گفتی دعای هر شب و اشک پگاه توست
گفتم دعا و اشک و مناجاتمان کم است
گفتی رضای من به همین گاه گاه توست
ای روزی دعا و مناجات نزد تو
حالی بده که اهل گنه عذر خواه توست
با اشک خویش امر به معروف می کنیم
غم دیده ایم و اشک شب ما سپاه توست
جز درد دین بر این دل ما نیست مشکلی
بیمار عشق روبروی پیشگاه توست
#یادداشت_های_فرزاد_ولیدی
@eslahe
مقالات مرتبط:
مرگ اندیشى، جانى دوباره در کالبد حیات