استقامت در تلاش و میانهروی در دین در چارچوب سنت
استقامت در تلاش و میانهروی در دین در چارچوب سنت
نویسنده : امام ابنقیم جوزی، تلخیص محمداحمد الراشد/ مترجم محمدحسین احمدس تبار
این مسأله از نظر شیخ هروی عبارت است از: استقامت در تلاش و کوشش و رعایت میانهروی و اعتدال، استقامتی که نه از چهار چوب علم قدم فراتر گذارد و نه از حد و مرز اخلاص تجاوز کند و نه با منهج سنت مخالف باشد.
این درجه دربردارندهی شش چیز است:
۱و۲٫ عمل و مبذول داشتن همهی تلاش و کوشش در جهت آن.
- میانهروی و اعتدال؛ یعنی پرهیز از افراط و تفریط که اولی ستم بر نفس و دومی باعث ضایع شدن است.
- توقف در چهارچوبی که علم ترسیم میکند.
- تنها خدا را خواستن که این اخلاص است.
- انجام اعمال بر اساس اوامر و دستورات که این تبعیت از سنت است.
***
با این شش مورد، استقامت کامل میشود و خروج از هر کدام از این موارد، سبب خروج کامل یا جزیی از دایرهی استقامت میشود.
سلف صالح دو اصل زیر را بسیار ذکر میکنند:
- میانهروی و اعتدال در انجام اعمال.
- چنگ زدن و متمسک شدن به سنت.
شیطان قلب بنده را محک میزند و هرگاه در آن کمترین گرایشی به سوی بدعت و رویگردانی از سنت بیابد، آن را از چنگ زدن به آن باز میدارد، اما اگر حرص و ولع آن به پیروی از سنت را احساس کند و نتواند پیوندش را بگسلد، آن را به تلاش و کوشش بیش از حد و ستم ورزیدن به نفس و گذشتن از اعتدال و میانهروی دستور میدهد و میگوید: این اعمال خیر و عبادت است و زیادهروی و تلاش در انجام آن بهتر است. پس همانند افراد سست، سستی مکن و هم چون خفتگان مخواب. شیطان پیوسته او را بر میانگیزد و تشویق میکند تا این که او را از حد اعتدال و میانهروی خارج میسازد و همان طور که دیگران از حدود الهی تجاوز کردهاند، چنین بندهای نیز از حدود اعتدال و میانهروی تجاوز میکند. این دو مورد خارج شدن از سنت و ورود به بدعت به شمار میروند؛ یکی به بدعت تفریط و دیگری به بدعت افراط و زیادهروی گرفتار شده است.
یکی از سلف صالح میگوید: خداوند به هر چیزی امر فرماید، شیطان به دو گونه در آن وسوسه میافکند:
- وسوسه به تفریط و کوتاهی کردن.
- وسوسه به افراط و گذاشتن از حد و مرز اعتدال.
برای او مهم نیست که در کدام یک از این دو مورد بر شخص پیروز شود.
پیامبر خداe خطاب به عبداللهبن عمروبن عاصt گفت: «یَا عبدالله بنَ عمرو، إنَّ لکلِّ عَامِلٍ شرَّه وَ لِکُلِّ شرَّهٍ فِترهٌ، فَمَنْ کانت فَترتُه إلی سُنَّهٍ أفلَحَ وَ مَنْ کانت فَترتُه الی بِدعَهِ خَابَ وَ خَسِرَ». «ای عبداللهبن عمرو، هر عمل کنندهای سر زندگی و نشاطی دارد و هر نشاطی سستی و رکودی دارد پس هر کس رکود و سستیش رو به سوی یک سنت باشد رستگار میشود و هر کس سستیش به سوی بدعتی باشد، نا امید و زیانمند میشود».
پیامبرe این سخن را هنگامی گفت که او را به میانهروی و اعتدال در انجام اعمال دستور میداد.
همهی خیر و نیکی در تلاش میانهروانه و اخلاصِ همراه با پیروی از سنت نهفته میباشد. همانطوری که یکی از صحابه میفرماید: میانهروی و اعتدال بر اساس سنت بهتر از تلاش و کوشش بسیار بر خلاف منهج و سنت است. پس تلاش کنید که اعمالتان بر روش و منهج پیامبران و سنت آنان باشد.
ریا اعمال را از استقامت (راست و درست بودن) خارج میسازد. سستی نیز به همین صورت است.
چیزی که عابد را بر تشخیص این امور یاری دهد، این است که در مقام فرق توقف کند و فرق بین امر و نهی، پاداش و مجازات، موالات و معادات و آن چه که خدا آن را میپسندد یا نمیپسندد، مشاهده کند. چنین سالکی در مقام «فرق» است، مقامی که نه تنها منزلت احسان، بلکه درجهی اسلام هم بدون آن حاصل نمیشود.
این امر تنها با حفظ نور بیداری و دوام در حالت «یقظه: بیداری» حاصل میشود؛ یعنی نور آن را با تاریکی غفلت خاموش نسازد و پیوسته در حالت بیداری و هوشیاری باقی بماند و بداند که خداوند برای حفظ و نگهداریش او را از نفس رها کرده است و این موهبتها به سبب هوشیاری، مراقبت و توجه بنده حاصل نشدهاند و گواهی دهد که نگاه دار او خداوند است و استقامت و استواریش تنها از جانب خداوند میباشد نه از جانب خودش.
این از موجبات مشاهده و درک اسم «قیّوم» است. او خدایی است که قائم به ذات خویش میباشد و به هیچ کس نیازمند نیست، اما هستی همهی موجودات به او وابسته بوده و همه کس و همه چیز نیازمند او هستند.
—————————-
منبع : تهذیب مدارجالسالکین /نویسنده : امام ابنقیم جوزی، تلخیص محمداحمد الراشد/ مترجم محمدحسین احمدس تبار / نشر آراس