ابنتیمیه و علوم انسانی غیرمسلمین
ابنتیمیه و علوم انسانی غیرمسلمین
نویسنده: عدنان فلّاحی
دوران زندگی ابن تیمیه مصادف با قرون سیزده و چهارده میلادی است. ابن تیمیه پیش از ظهور جنبش رنسانس در اروپا درگذشت. علوم انسانی اروپاییان در زمان ابن تیمیه محدود به تفاسیر آنها از فلسفه یونان ـ خاصه افلاطون و ارسطو ـ و نیز الاهیات مسیحی بود. در دوران ابن تیمیه هنوز خبری از نزاع فلسفی تجربیگرایان و عقلیگرایان در حوزه معرفتشناسی، و یا رسالهها و کتب متأخر حوزه فلسفه و علوم سیاسی مثل آثار ماکیاولی، هابز، لاک، کانت، هگل، مونتسکیو و… نبود.
در این مورد بخوانید: آیا دین اسلام علاوه بر وحی، حوزه ی علوم تجربی و انسانی را را هم دربر می گیرد؟
برغم تمام اینها ابن تیمیه خود را از آموختن و مطالعهی دقیق همان علوم انسانی غربی موجود در قرون هفتم و هشتم قمری، محروم نکرد. تتبع در آثار کلامی و فلسفی ابن تیمیه نشان از اشراف او بر آثار و شروح فلسفه یونان و نیز تاریخ اندیشههای مسیحی میدهد که به مدد تسلط او بر زبانهای لاتین و عبری[۱] حاصل شده است. مثلاً او دربارهی ارسطو مینویسد:
«سخن ارسطو در این باره موجود است و من در جای دیگری عیناً الفاظ سخن ارسطو را نقل کرده و درباره آن سخن گفتهام»[۲].
نیز او به واسطهی همین اشراف بر آثار علوم انسانی غیرمسلمین، از تفاوتهای جزیی و دقیق نسخههای مختلف تورات سخن میگوید و دربارهی سایر کتب عهد عتیق مینویسد:
«…ایضاً ما نسخههای گوناگونی از زبور را دیدهایم که در بسیاری از الفاظ و معانی با هم اختلاف دارند»[۳].
ابن تیمیه ضمن تأکید بر جهانشمولیت عقل عقلای تمام امتها در دعوت به عدالت و مکارم اخلاق[۴]، ضمن استقبال از دستاوردهای عقلی علوم انسانی زمان خود[۵] هیچ اعتراضی بر ترجمه آثار علوم انسانی غیرمسلمین زمان خود ندارد و تلویحاً این نقل قول را تأیید میکند:
«گفته شده که شکی نیست که فلاسفه ـ به مانند هر گروه و به مانند هر اهل فن و صنعت ـ واجد وضعیات و اصطلاحات [مخصوص به خود] هستند و زبان آنها در اصل یونانی است و همانا این معانی به زبان عربی ترجمه شد. ما برای شناخت اهداف فیلسوفان، نیازمند شناخت اصطلاحات آنها هستیم و چنین چیزی نه تنها جایز بلکه نیکو و بلکه گاه واجب است…»[۶].
بعید نیست این روحیهی خاص او ـ برخلاف بسیاری از فقهای دیگر که نظرورزی در این آثار را حرام میدانستند ـ از اینجا نشأت گرفته باشد که ابن تیمیه سخن گفتن در مورد موضوعاتی که فرد در مورد آنها چیز درستی نمیداند را شرعاً حرام میدانست:
«سخن گفتن بدون علم، در مورد هر چیزی که باشد حرام است»[۷].
ـــــــــــــــــــــــ
ارجاعات:
[۱]. عدنان بن محمد شَلَش، شیخ الإسلام ابن تیمیه محدثا، ص۵۱، دار النفائس
[۲]. ابن تیمیه، الجواب الصحیح لمن بدل دین المسیح، ۵/۲۹
[۳]. همان، ۲/۴۵۰،۴۵۱
[۴]. همان، ۶/۱۲
[۵]. ابن تیمیه در مورد رسالت انبیا و نسبت آن با عقل همان سخن فارابی را تکرار میکند و مینویسد: «فَالْأَحْوَالُ الْحَاصِلَهُ مَعَ عَدَمِ الْعَقْلِ نَاقِصَهٌ وَالْأَقْوَالُ الْمُخَالِفَهُ لِلْعَقْلِ بَاطِلَهٌ. وَالرُّسُلُ جَاءَتْ بِمَا یَعْجِزُ الْعَقْلُ عَنْ دَرْکِهِ»(ابن تیمیه، مجموع الفتاوی، ۳/۳۳۹). فارابی نیز نظیر همین سخن را میگوید: «إن الإنسان إنما سبیله ان تفیده الملل بالوحی ما شأنه ان لایدرکه بعقله و ما یخور عقله عنه»(الفارابی، إحصاءالعلوم، ص۴۱، مرکز الانهاء القومی بیروت، ۱۹۹۱م.)
[۶]. ابن تیمیه، بُغیَه المُرتاد فی الرد على المتفلسفه والقرامطه والباطنیه، ص۲۳۴، مکتبه العلوم والحکم، المدینه المنوره
[۷]. وَأَمَّا الْکَلَامُ بِغَیْرِ عِلْمٍ فَذَلِکَ مُحَرَّمٌ فِی کُلِّ شَیْءٍ (ابن تیمیه، مجموع الفتاوی، ۴/۲۳۱)
✍️عدنان فلّاحی
https://t.me/AdnanFallahi