مرفه ترین و فقیرترین انسان دنیا
مرفه ترین و فقیرترین انسان دنیا
نویسنده: عبدالحمید البلالی / ترجمه: عبدالله ریگی احمدی
امام مسلم در کتاب صحیح خود از انس بن مالک – رضی الله عنه – روایت می کند که آنحضرت – صلى الله علیه وسلم – فرمود:«یُؤتی بِأنعَمِ أهل ِ الدنیا مِن أهلِ النارِ یومَ القیامهِ فَیُصبغُ فیِ النارِ صِبغهً ثُم یُقالُ یا ابنَ آدمَ هَل رَأیتَ خَیراً قَطُّ؟ هَل مَرَّ بِک مِن نَعیمٍ قَطُّ ؟ فَیقولُ لاوَاللهِ یا رَبِّ . وَ یُؤتی بِأشدِالناسِ بُؤساً مِن أهل الجنَّهِ فَیُصبغُ صِبغهً فی الجنَّه ِ فَیُقالُ یا ابنَ آدمَ هَل رأیت بَؤساً قَطُّ؟ هَل مرَّ بِکَ مِن شدهٍ قَطُّ ؟ فَیقولُ لا وَاللهِ یا رَبِّ مامرَّ بی بُؤس ٌ قَطُّ وَلا رأیتُ شِدهً قَطُّ (۲) ».
ترجمه : روز قیامت،مرفه ترین انسان نافرمان دنیا را در آتش، غوطه داده ، بیرون می آورند آنگاه از او می پرسند: ای فرزند آدم ! آیا تاکنون آسایشی دیده ای ؟ و از نعمتی بهره مند شده ای ؟ می گوید: سوگند به خدا که هیچ رفاه و آسایشی ندیده ام . پس از او فقیرترین انسان دنیا را که مومن بوده است برای چند لحظه در میان نعمتهای بهشت قرار می دهند سپس از او می پرسند: ای فرزند آدم ؟ آیا هیچگاه دچار فقر و مصیبتی بوده ای ؟می گوید: سوگند به خدا که هیچ گونه رنج و مصیبت و فقری ندیده ام.
اَنْعَمْ » واژه تفضیل است . یعنی کسیکه از بیشترین آسایش دنیا بهره مند بوده و نعمتهای متنوعی از قبیل ثروت ، ساختمانهای مجلل ، سواری های پیشرفته ، چندین خدمه و سفره های رنگین ، انواع لباسهای زربافت ، جواهرات گرانقیمت ، چندین رقاصه و.. در اختیار داشته است اما پس از اینکه دست نوازشگر آتش دوزخ که حداقل هفتاد برابر سوزنده تر از آتش دنیا است بر جسم نازنینش کشیده شود، دیدگانش باز می شود تا آنچه را که باور نداشت و نادیده می گرفت از انواع شکنجه های دوزخ ، غل و زنجیر، مارهای خطرناک ، درخت تلخ و خار دار زقوم و آب جوشان که چون بر سرش ریخته شود پوست بدنش فرو می ریزد وسهل ترین عذاب که عبارت است از پوشیدن کفشهای آتشین که مغز سر را بجوش می آورد وصداهای خشمگین دوزخ که شعله هایش بجان هم افتاده و با شوق برای بلعیدن شکار تازه ای زبانه می کشند،ببیند.
از اینرو جای شگفتی نیست که مرفه ترین فرد دنیا، دست و پایش را گم کند و همه نعمتهای آنرا یکباره به فراموشی بسپارد و سوگند یاد کند که هیچگاه رنگ آسایش را ندیده و هرگز نعمتی نصیبش نشده است .
ابن علان عقیلی می گوید: «ظاهراً اینطور به نظر می رسد که این فرد مرفه، با دیدن مناظر هولناک عذاب ، دست و پایش را گم می کند و با صراحت ، همه نعمتهای دنیا را بفراموشی می سپارد. چون واقعاًدر آنجا کسی جرأت دروغ گفتن ندارد. یا اینکه تمام آسایش و نعمتهای دنیا را در برابر همان چند لحظه عذاب آخرت ، هیچ می پندارد وآنگاه چنین اظهار می نماید» (1) . (1) دلیل الفالحین.
فقیرترین انسان مومن دنیا
فقیرترین انسان ، وقتی که برای چند لحظه در بهشت می ماند، و خود را میان زمینی پهناور می یابد که جنس خاکش ترکیبی از مشک و زعفران و سنگ ریزه هایش از یاقوت و جواهرات گرانقیمت است و خیمه های مرتفع و قصرهای ساخته شده از طلا و نقره و پرندگان زیبا که بر شاخسار درختان بهشت ، نغمه سرایی می کنند و جویبارهائی که در آنها آب زلال و شیرو عسل، جریان دارد و دوشیزگان زیبا و حوران بهشتی که اگر یکی از آنان برای چند لحظه، در دنیا جلوه گر شود، نور چهره اش فضا را روشن و عطر وجودش زمین را معطر می نماید و تاجی که بر سر دارد گرانتر از تمامی نعمتهای مادی دنیاست و هزاران نعمت دیگر که قلم از وصف یکایک آنها ناتوان است ، آنچنان توجه اش بسوی آنها معطوف می گردد که سوگند یاد می نماید که هیچگونه رنج و مشقتی در دنیا ندیده است .
باید گفت اجحاف نمی کند و ناحق نمی گوید زیرا او تمام سختیهای دنیا از قبیل فقر، گرسنگی ، دربدری ، مظلومیت ها، زندان ، تازیانه ، و استهزا و ریشخند اهل باطل به مقدساتش را در مقایسه با آنچه که در آن لحظه ی کوتاه، در بهشت می بیند، بسیار ناچیز و اندک می پندارد.چرا که نعمتهای بهشت ، در آن لحظه ، آنچنان او را تحت تاثیر قرار می دهد که تمام گذشته اش را بفراموشی می سپارد.
هنگامیکه صاحبان دنیا، جایگاه این بنده فقیر، ولی مومن خدا را در آنجا می بینند که چگونه سختیهای دنیا برایش تبدیل به نعمتهای جاودانه شده است که بشر نظیر آنرا هیچگاه ندیده و نشنیده و حتی تصورش را نکرده است ، آرزو می کنند ای کاش ما هم در دنیا بسان همین بنده مومن ، رنجها و مصیبتها را تحمل می کردیم تا امروز مشمول چنین پاداش عظیم و با ارزشی از جانب خداوند می شدیم . رسولخدا – صلى الله علیه وسلم – این مطلب را در قالب کلمات شیوا و حکیمانه خویش چنین بیان فرموه است : «یَوَدُ أهلُ العافیهِ یَومَ القیامهِ حینَ یُعْطی أهلُ البلاء الثواب لَو أنَّ جُلُودَهم کَانَتْ قُرِضَتْ فی الدُّنیا بِالمقاریض » (1) .
ترجمه : روز قیامت هنگامیکه اهل آسایش ، متوجه پاداش نیکوکاران ستمدیده می شوند، آرزو می کنند کاش در دنیا بخاطر خدا، بدنشان قطعه قطعه می شد.
ولی افسوس که دیر شده و زمان این آرزوها گذشته است و عمر گرانبهای ایشان، صرف هوا و هوس شده است. اینک راه بازگشت به دنیا ،وجود ندارد و فرصت ضایع شده بدست نخواهد آمد و توبه و استغفار نیز کارگشا نخواهد بود. و آنها چاره ای نخواهند داشت جز اینکه با ندامت به این سخنان و سرزنشهای الله گوش فرا دهند که می فرماید:: { أَوَلَمْ نُعَمِّرْکُمْ مَا یَتَذَکَّرُ فِیهِ مَنْ تَذَکَّرَ وَجَاءَکُمُ النَّذِیرُ فَذُوقُوا فَمَا لِلظَّالِمِینَ مِنْ نَصِیر ٍ } (۲) .
ترجمه:مگر اینقدر به شما عمر نداده بودیم که هر کس بخواهد، پند گیرد. و آیا بیم دهنده پیش شما نیامد. پس بچشید (عذاب را ) اصلاً برای ستمگران یار و یاوری نیست.
————————–
منبع :آوای بهشتیان و غوغای دوزخیان / تألیف: عبدالحمید البلالی / ترجمه: عبدالله ریگی احمدی