ذکر و تفکر ، از وسایل مهم تزکیه
ذکر و تفکر ، از وسایل مهم تزکیه
نویسنده: : نبیل حامد المعاذ / مترجم: جهاندار امینی
ذکر:
ذکر با مفهوم وسیعش از مهمترین اعمال در اسلام است،خداوند می فرماید:
وَلَذِکْرُ اللَّهِ أَکْبَرُ
«ذکر خدا و یاذ الله والاتر و بزرگتر است.»
ابن عباس می گوید:« ذکر دو ویژگی دارد: ۱-بالاترین و برترین یادهاست که بنده به آن مشغول می شود ۲-بالاترین عبادتهاست.»
به سلمان فارسی گفتند:با فضیلت ترین اعمال چیست؟ گفت:آنچه که قرآن گفته:همان است سپس این آیه را قرائت کرد.
وَلَذِکْرُ اللَّهِ أَکْبَرُ
این سخن پیامبر(ص)موید این مطلب است که می فرماید: آیا می خواهید شما را به بهترین و پاک ترین اعمال نزد خالقتان راهنمایی کنم که موجب علو درجات شما
می شود و برایتان از انفاق طلا و نقره و جهاد و کشتن دشمنان و شهید شدنتان به دست دشمنان بهتر است؟ گفتند: بله یا رسول الله فرمود: ذکر خدا:
در شرح حدیث آمده که،ذکر بهترین اعمال است.
ذکر دایره وسیعی دارد که شامل:اسماء اللهی و صفات وی و حمد و ثنای خداوندو یادآوری نعمات و احسانهای وی و اطاعت و بندگی،طلب علم،تلاوت قرآن،تسبیح،تحمید(الحمدلله گفتن)،تهلیل(لا اله الاالله)،استغفار،صلوات بر پیامبر(ص) می شود. همچنین شامل درجاتی نیز هست که بالاترین آن ذکر قلب همراه با زبان است و و درجه پایین تر از آن ذکر قلبی و پایین ترین آن، ذکر زبانی می باشد.
از یکی از علمای سلف پرسیده شد چرا ما ذکر می گوییم اما لذتی در دل خود احساس نمی کنیم؟ فرمود: خدا را سپاس بگویید که یکی از اعضای بدنتان را مزین به اطاعت از خویش کرده است نه برای رسیدن به لذت.
به موضوع اصلی خود که بیان تأثیر ذکر و صورتهای آن است،برمی گردیم،ابودرداء(ع) می گوید:« هر چیزی صیقل دهنده ای دارد که صیقل دهنده قلب،ذکر خداست.»
مردی به حسن بصری گفت:ابوسعید:درمان سنگدلی من چیست؟ گفت آن را با ذکر خدا نرم کن.ابن قیم می گوید: «هر گاه غفلت به قلب رو می کند، آن سخت و سفت می گرداند، پس هر گاه ذکر خدا در دل قرار گیرد این سختی به نرمی و لطافت تبدیل می شود. همچنانکه یخ در آتش ذوب می شود، هیچ چیزی مانند ذکر خدا، قلب را این گونه ذوب نمی کند.»
ابوالحسن وزاق می گوید: «حیات قلب بسته به ذکر، زنده ایست که مرگ را نشاید.»
(یعنی خداوند حی)
ابوعلی الدقاق می گوید:«ذکر ستونی محکم در مسیر بندگی خداوند متعال است و کسی در این مسیر به خدا می رسد که به ذکر ویاد او دوام داشته باشد»
ابن رجب می گوید:« ای کسی که قلبت را گم کرده ای شاید این گمشده را در مجالس ذکر بیابیو ای کسی که قلبت مری است شفایش را در مجالس ذکراپیذا کن.»
کلمه توحید، لا اله الا الله، بهترین ذکرهاست و از وسایل مهم تزکیه به شمار می رود.پیامبر(ص) می فرماید:ایمانتان را تازه کنید.گفتند چگونه؟ فرمود:زیادلا اله الا الله بگویید.
در شرح این حدیث آمده که چون این جمله مبارک رمز ورود به اسلام بوده،پس با تکرار ان توسط مومن تجدید میثاق قلبی است و با هر بار تکرار،نشان از قوت ایم ان نسبت به دفعات قبل بوده است. ابن عباس در مورد آیه:
قَدْ أَفْلَحَ مَنْ تَزَکَّى
«قطعا رستگار می گردد کسی که خویشتن را پاکیزه دارد. »
می گوید:« منظور کسی است که لا اله الا الله می گوید.»
تلاوت قرآن و گوش فرا دادن به آن با رعایت آداب آن از بزرگترین وسایل تزکیه به شمار می رود.خداوند می فرماید:
وَإِذَا تُلِیَتْ عَلَیْهِمْ آیَاتُهُ زَادَتْهُمْ إِیمَانًا
«و هنگامی که ایات او بر آنان خوانده می شود بر ایمانشان می افزاید.»
پیامبر (ص) می فرماید: «قلب ها نیز مانند آهن زنگ می زنند.گفته شد:ای رسول خدا،چه چیزی می تواند زنگار قلب را بشوید؟فرمود:تلاوت قرآن و یاد مرگ.»
وهیب بن ورد می گوید:« بعد مطالعه زیاد در احادیث و سخنان بزرگان،چیزی را نیافتم که بیش از همه قلبها را نرم و زمینه ساز آرامش و طمآنینه برای آن باشد،مگر تلاوت قرآن وتدبر در آن.»
استاد سعید حوی می گوید:« تلاوت قرآن از جوانب مختلفی،نفس را پاک و نورانی می گرداند و انسان را با مرادو مفهوم قرآن آشنا می سازد وتمامی معانی و راههای تزکیه،از آن سرچشمه می گیرد و براستی که تلاوت قرآن،قلب را منور می گرداند و آن را با یاد خدا آشنا می سازد.»
صلوات بر پیامبر(ص)از دیگر وسایل تزکیه است که قلب را نرم می کند و تجدید رابطه مسلمان با پیامبرش می باشد. بنابراین پیامبر (ص) می فرماید:« بر من صلوات بفرستید که موجب رشد و تزکیه شما می گردد.»
چون درود بر پیامبر (ص)شامل ذکر خداوندو بزرگداشت مقام پیامبر(ص) می باشد و در واقع امتثال امر خداوند است که می فرماید:
«ای مومنان شما هم بر او درود بفرستیدو چنان که باید سلام بگویید.»
-تفکر
خداوند متعال امر به تفکر وتدبر می کند و متفکرین را تمجید می نماید و در جاهای متعدد از کتابش به ذم غافلان و معرضان می پردازد و این به خاطر ارزش تفکر و اهمیت آن در دنیا و آخرت است. ما نیز بر آنیم کهآثار تفکر بر قلب ها و ارتباط آنرا با تزکیه بیان کنیم که اگر انسان مومن خوب توجه کند از بزرگترین وسایل رشد و تزکیه است،که اصحاب گرانقدر و سلف صالح به خوبی از برکات آن بهره برده اند. عامربن عبد قیس می گوید:« از بسیاری از یاران پیامبر(ص)شنیدم که می گفتند: تفکر،نور ایمان است.» سفیان بن عیینه می گوید:« تفکر نوری است که داخل قلب می شود.» به این بیت تشبیه شده باشد:
اذا المرءکانت له فکره ففی کل شیء له عبره
«اگر فرد دارای فکر و اندیشه ای باشد در هر امری برای وی درس و عبرتی وجود دارد.»
ابن قیم می گوید:« یادآوری و تفکر دو درختی هستند که انواع معارف،از جمله حقیقت ایمان و احسان،از ثمرات آن دو می باشد و عارف کسی است که پیوسته در تفکر است تا قفل قلبش را با توفیق گشاینده بسیار دانا یعنی خداوند متعال، باز گشاید.»
این همان چیزی است که امام بنا برای جوانی که از سیاهی و قسوت قلبش شکایت می کند،تجویز می نماید: با تفکر و ذکر و یاد او در اوقات خوش و لحظات خلوت مناجات با حضرت حق و تفکر در جهانی زیبا،دل انگیز و پر از عجایب و با پره برداشتن از جمال و عظمت آن و همزمان،تأمل در عظمت صانع و اعتراف گرفتن از قلب و زبان به این عظمت نظام آفرینش و حکمتهای بی شمار آن،می تواند قلب را به سوی حیات بکشاند و نفس را با ایمان و یقینی کامل آراسته و نورانی گرداند.
إِنَّ فِی خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَاخْتِلَافِ اللَّیْلِ وَالنَّهَارِلایات لاولی الالباب
«مسلمآ در آفرینش آسمانها و زمین و امد و رفت،شب و روز نشانه ها و دلایلی برای خردمندان است.» (بقره۱۶۴)
انواع فکر و حوزه های فعالیت فکر
شاید بعضی از ما حوزه تفکر کردن را فقط در آسمانها و یا تدبر در آیات قرآن دانسته و تفکر را محصور در این دو زمینه می دانیم.در حالی که دایره تفکر و موارد آن به اندازه ای وسیع است که هر مومنی به راحتی می تواند با این وسیله (تفکر)، توشه ای کافی برای تجدید قوای خود به دست آورد.
ابن سلیمان الدارایی می گوید:« از منزل که بیرون می روم، چشمم به هر چیزی که بیفتد آن را نعمتی از نعمات خدا می دانم که برایم درس و عبرت می باشد.»
حال به بیان انواع تفکر و حوزه های آن که علما و دانشمندان از ان سخن گفته اند می پردازیم.
امام ابن قیم انواع تفکر را بر می شمرد،که بالاترین نوع و پر منفعت ترین آنها را تفکر در مخلوقات خداوند و روز آخرت است و خود به مراتب زیر تقسیم بندی می شود:
۱-تفکر در آیات قرآن و تدبر در آن و تلاش برای فهم مراد خداوند.
۲-تفکر در نشانه های اشکار در هستی و تطبیق اسماء و صفات خداوند بر جهان هستی.
۳-تفکر در نعمتها و لطف های پروردگار،که اگر این نوع اندیشیدن همراه با ذکر باشد قلب را با خدا آشنا و محبت وی را بیشتر در دل جای می دهد.
۳-تفکر در عیبها و زشتیهای نفس اماره به سوء که چه آفات و آثار مخربی به همراه دارد. این نوع اندیشیدن دروازه خیر و خوشی را به روی فرد می گشاید و تأثیر آن بی ارزش شدن نفس اماره و خورد کردن آن است،که به هر اندازه صفات زشت این نفس از بین برود،جای خود را به صفات و خصال نیکوی نفس مطمئنه می بخشد که تحول حیات قلب را به همراه دارد.
۵-تفکر در نعمت وقت و زمان و اهتمام هر چه بیشتر به آن، انسان موفق کسی است که از لحظات عمرش استفاده کند. اما اگر آن را ضایع نماید تمام مصالح و اهدافش به تبع ضایع می شود.
از دیگر حوزه های مهم تفکر که پیامبر(ص)و مصلحان بعد از وی به آن سفارش نموده اند،اندیشیدن در امور آخرت است که از همان لحظه مرگ شروع و تا ورود به بهشت و جهنم ادامه دارد به همین منظور است که پیامبر(ص)می فرماید:ابتدا شما را از زیارت قبور نهی می کردم اما حالا شما را به آن سفارش می کنم که قلب را آرام و چشم ها را گریان می کند و انسان را به یاد آخرت می اندازد و هنگام زیارت قبور، سخنان زشت و ناپسند نزنید.
از پیامبر(ص) روایت است که فرمودند:« همان گونه که آهنگ زنگ می زند قلب ها نیز زنگ می زنند، گفته شد: ای رسول خدا چه چیزی این زنگار را پاک می کند؟ فرمود:تلاوت قرآن و یاد مرگ.»
عبد الله بن مبارکمی گوید:« مردی،راهبی را دید که در کنار قبرستانی ایستاده بود و و در جوارش نیز زباله دانی وجود داشت. گفت: ای راهب،دو گنج از گنجهای دنیا در کنار توست، در آن دو بیندیش که برایت درس و عبرت است، گنیجینه مردن و گنجینه اموال.»
استادمصطفی مشهور می گوید:« اندیشیدن در باب عالم غیب،که هر کدام از ما منتظر آنیم،از همین لحظه ای که در آن هستیم شروع و تا مرگ که ناگهان به سراغمان می آید و سپس حالات قبر و بعد از ان روز حشر و حساب و کتاب و پل صراط و بهشت و جهنم و….ادامه دارد. تفکر در این زمینه ها،ایمان به روز آخرت را قوت می بخشد و انسانها را آماده انجام اعمال و دوری از معصیت پروردگار، می گرداند و ضرورت آمادگی برای دیدار با خداوند را در هر لحظه ای گوشزد می کند.»
از دیگر حوزه های تفکر، تفکر در احوال گنهاهکاران و تکذیب کنندگان رسالت آسمانی است که خداوند چگونه آنها را پی در پی نابود کرد و از بین بردو یا چگونه آنها را رفعت و بزرگی عطا نمودو سپس خار و پست کرد و یا آنها را چگونه عزت بخشیدو سپس ذلیل نمود.
قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِکُمْ سُنَنٌ فَسِیرُوا فِی الْأَرْضِ فَانْظُرُوا کَیْفَ کَانَ عَاقِبَهُ الْمُکَذِّبِینَ.هَذَا بَیَانٌ لِلنَّاسِ وَهُدًى وَمَوْعِظَهٌ لِلْمُتَّقِینَ.(۱۳۷-۱۳۸-آل عمران)
«پیش از شما قواعد و ضوابطی بوده است پس در زمین به گردش بپردازیدو بنگرید که فرجام تکذیب کنندگان چگونه است.این روشنگری است برای مردمان و مایه رهنمود و پند پذیری برای پرهیزکاران است.»
عبدالله بن جبیر از پدرش نقل می کندکه فرمود:« هنگامی که قبرس توسط مسلمانان فتح شدمردم آنجا را به چند دسته تقسیم کردندو از همدیگر جدا شدندو عده ای برای عده دیگر ناراحت بودندو گریه می کردند و در همان لحظه ابو درداء را دیدم که او نیز نشته بود و داشت گریه می کرد.گفتم: ابو درداء تو در چنین روزی که اسلام و مسلمان پیروز شدند گریه می کنی؟گفت: وای برتو ای جبیر،چقدر برای خدا آسان است، ملتی که اوامرش را ترک کنندو مشغول ظلم شوند،آنها را به این بلا که می بینی دچار سازد.»
——————————————
منبع: تزکــیه/ وسایل، وسایل، موانع / مولف: نبیل حامد المعاذ / مترجم: جهاندار امینی/ نشر احسان