عوامل فروپاشی و نابودی احزاب اسلامی
عوامل فروپاشی و نابودی احزاب اسلامی
ضعف تربیتی / غیبت و بدگویی
استاد فتحی یکن
از عوامل فروپاشی و نابودی برخی گروههای اسلامی ضعف تربیتی است نارسای و خلل های وجود دارد که باید به رفع و علاج آن پرداخت ، این خلل گاهی در در روش تربیتی ، گاهی در شخص مربی و گاهی هم در هر دو نهفته است ،بناء پیروزی تربیت هم در گرو سلامتی روش و هم در استعداد مربی است گاهی هم ضعف تربیتی ،ناشی از نارسای در برنامه ریزی و خلل در مراحل و گامهای عملی ،یعنی چیرگی جانبی بر جانبی دیگر در ساحه ی عمل است و گاهی نیز پرداختن نهضت به درگیریهای ساختگی و فرعی ای که هیچ نفعی از آن منتج نگردیده باعث نقص در تربیه می شود ،همچنان مصروف شدن نیروهای گروه در طرحهای بی اهمیت ،از نگاه اصل اولویتها ،موجب ضعف می گردد .
ضعف مستوای تربیتی منفضی است که می تواند از آن همه امراض و مشکلات به جسم حرکت راه یابد و باعث باز شدن راه برای استقبال آشوبها گردد .ضعف تربیتی زمینه ی مناسب برای امراض مانند غیبت ،سخن چینی ،عدم شناخت ،خود داری نخوت و عناد ،اختلاف افکنی ،ایجاد و برانگیزش مناقشات ،تبدیل مخالفت های بنیادی به مخالفت های شخصی وافات و امراض تباه کن دیگر است این افت ها زایده ی انشعاب و تجزیه ها در زندگانی افراد ،گروهها و حرکتها اند .
ضعف تربیت بمثابه دنائت مستوی تقوی و پرهیزکاری و ضعف عمومی سلطان شرع بر رفتار و کردارها و گفتار و کنشهاست ،که منهج به سقوط و فرو افتیدن در دامهای شیطان ،شرک خواهشات و گمراهی های نفس اماره به سوءگردیده ،فرد یا گروه را به سوی هلاکت می برد .ضعف تقوی و پرهیز گاری ،باب خورد انگاری و بی باکی به گناهان و تساهل به نفس است که بر ارتکاب کناهان کبیره و هلاکت بار با بهانه ها ،و مجوزات ،شعارها و عناوین دهن پر کن ،مهر جواز می نهد اما در واقع همه تلبیس ابلیس است .
انس «رض» بدین موضوع چنین اشاره می نماید ؛«شما کارهای را صورت می دهید که به قدر موی در نظرتان باریک می نماید ؛ما در عهد پیامبر «ص»آنها را از مهلکات می شمردیم »
غیبت و بدگوی :
یکی از عوامل مهم و فتنه های که صفها را می شکافد ،تارها را از هم میگسلاند و کیانها را در هم فرو می ریزاند ،پیشه نمودن انتقاد بی جا ،آسان پنداشتن غیبت ،سخن چینی ،عیب جوی و زبان درازی به بهانه ی اصلاح و امر به معروف و نهی از منکر ،رواج دادن و مجاز شمردن این عیبها و بی مبالاتی در برابر آن ،است .
این بیماری رنج آور حرکت های اسلامی را در سطح محلی ،منطقه ای و بین المللی آلوده و مبتلا نموده است از نتایج این بیماری فرسودگی روحی شکافیدن صفها و از بین رفتن اعتماد و آشکار شدن ضعف برای دشمنی می باشد .
لَئِن لَّمْ یَنتَهِ الْمُنَافِقُونَ وَالَّذِینَ فِی قُلُوبِهِم مَّرَضٌ وَالْمُرْجِفُونَ فِی الْمَدِینَهِ لَنُغْرِیَنَّکَ بِهِمْ ثُمَّ لَا یُجَاوِرُونَکَ فِیهَا إِلَّا قَلِیلًا
مَلْعُونِینَ أَیْنَمَا ثُقِفُوا أُخِذُوا وَقُتِّلُوا تَقْتِیلًا
سُنَّهَ اللَّهِ فِی الَّذِینَ خَلَوْا مِن قَبْلُ وَلَن تَجِدَ لِسُنَّهِ اللَّهِ تَبْدِیلًا
یَسْأَلُکَ النَّاسُ عَنِ السَّاعَهِ قُلْ إِنَّمَا عِلْمُهَا عِندَ اللَّهِ وَمَا یُدْرِیکَ لَعَلَّ السَّاعَهَ تَکُونُ قَرِیبًا
«اگر باز نه ایستد و آنانی که در دلهایشان بیماریست و تردید ایجا د کنندگان در مدینه ،ناگزیر تو را بر آنها تحریک خواهیم کرد ،باز با تو در ین شهر همسایگی نخواهد نمود «نابود خواهند شد »مگر اندکی لعنت کرده شوند هر جا که یافت گردند و کشته شوند به نحوی ،این سنت خداوند در مورد پیشینیان است و هرگز تبدیلی در سنت خداوند نیابی »احزاب ۶۰-۶۳
سفیان بن عبیداله –رض –روایت نموده است که به پیامبر «ص» گفتم :«امری را بر من باز گو که بدان چنگ زنم گفت :«بگو پروردگارم خدا است و بعد پایداری نما »
گفتم ای پیامبر خدای تعالی :در مورد من بیشتر از چه بیم داری ؟پیامبر زبانش را گرفت و گفت :از این .»
نمونه های در عصر ما که مطابق سنن پیشین رخ داد :
در نتیجه ی شکست سیاسی و نظامی ،باب قیل و قال بدرون یکی از سازمان های اسلامی گشوده شد .این مشکل از گلایه و ملامت در سطح رهبری آغاز شد ،تا قاعده گسترش یافت و منجر به از هم فرو ریختن همه ی ساختار این سازمان گردید . افراد این گروه بدون هیچ گونه ااحساس ترس از خداوند عزوجل در مورد حیثیت و آبروی برادرانشان چون طبیب که جسد را پاره می کند و یا همچون قصاب که حیوان را پارچه پارچه می کند آنه را مورد کندوکاو قرار می دادند .
آنها در این امر احتیاط در تعبیر و رعایت ادب خلاف و یا نقد موضوعی و علمی و یا رعایت محل و زمان و حرف را در نظر نظر نداشتند و این فرموده ی خداوند عزوجل را از یاد بردند که فرمود :
یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَقُولُوا قَوْلًا سَدِیدًا
یُصْلِحْ لَکُمْ أَعْمَالَکُمْ وَیَغْفِرْ لَکُمْ ذُنُوبَکُمْ وَمَن یُطِعْ اللَّهَ وَرَسُولَهُ فَقَدْ فَازَ فَوْزًا عَظِیمًا
«ای مؤمنان از خدا بترسید و سخن درست بگویید کردار شما را اصلاح می کند و گناهانتان را می آمرزد و کسی که اطاعت خدای تعالی و پیامبرش کند به تحقیق پیروزی بزرگ را نصیب گردیده است »احزاب ۷۰-۷۱.
آنها این سخن پیامبر «ص» را فراموش نمودند که فرمود «به تحقیق آدم سخنی را بر زبان میراند که خشم خداوند تعالی را بر می انگیزد اما گمان نمی کند عاقبتی چنین داشته باشد .به سبب آن خداوند جل جلاله تا روز قیامت وی را مورد خشمش قرار می دهد » ابن ماجه و ترمذی
در نتیجه ی این عوامل صف شکافته شد کیان سازمان از هم فرو ریخت و حرکت و جولانگاه شیطان گردید لا حول و لا قوهاله باله الملک الدیان .
امام نووی در کتاب خود ریاض الصالحین بابی را تحت عنوان «بدان که غیبت برای غرض صحیح شرعی ای که رسیدن بدان جز از این طریق میسر نباشد ،روا است و این غیبت های جایز پنج نوع اند :
۱-دادخواهی :برای مظلوم روا است که به نزد زمام دار و غیر زمامدار برای به دست آوردن حقوقش دادخواهی نماید .
۲-استعانت :برای تغییر منکر و اصلاح گنهکاری
۳- فتواخواهی :برای به دست آوردن حق و دفع ستم
۴-برحذر داشتن مسلمان از شر و نصیحت نمودن آنان .
۵-یاد کردن اعمال فاسقی که آشکارا مرتکب فسق می گردد
۶-یاد کردن انسان به لقب مشهوروی مانند لنگ،کج،کور،و اگر معرفی چنین آدمی بغیر از این القاب ممکن باشد ،بهتر خواهد بود .
پس قبل از اینکه دیر شود اندکی تآمل کنیم و خود و برادرانمان را از این آتش دین و ایمان سوز محفوظ بداریم و با صداقت و صراحت گفتار و اخلاص در عمل زمینه های غیبت و بدگوئی را از بین ببریم . و یادمان باشد که ما دیگران را به بهتر از اینها فرا می خوانیم .
————————————————
منبع : مشکلات سازمانی دعوت اسلامی
مؤلف : استاد فتحی یکن
مترجم : عبدالمعین شاهد