مسئولیت وضعیتی که در آن هستیم با کیست؟
مسئولیت وضعیتی که در
آن هستیم با کیست؟
مسئولیت عمومی،
مسئولیت حکومت های اسلامی و مسئولیت روسای دولتها
عبدالقادر عوده /مترجم:محمود
عباسی
همه مسلمین مسئول
وضعیتی که در آن هستیم و سرنوشتی که اسلام بدان دچار می شود، هستند مسدولیت برخی،
از مسئولیت برخی دیگر متفاوت است، مسئولیت گروهی کمتر و مسئولیت گروهی دیگر بیشتر
است لیکن همه آنها مسئول جهل و فسق و کفر و تفرقه و ضعف و ذلت و آنچه که به فقر و
بندگی و حمل پرچم استعمار و مصیبت اشغال سرزمینهای اسلامی مربوط می شود، می باشند.
مسئولیت عمومی:
همانا عموم مسلمانان مسئول سرنوشتی که اسلام
بدان دچار شده می باشند. اسلام به چنین روزی نیفتاد مگر به خاطر جهل عموم مسلمانان
نسبت بدان و بواسطه انحرافی که اندک اندک از آن پیدا نمودند و نهایتا” به
جدایی از آن انجامید، بی آنکه خود بدانند از اسلام جدا شده اند.
عموم مسلمانان با فسق
و کفر و الحاد مانوس شدند تا آنجا که همه اینها را دیدند و گمان کردند که مخالفتی
با اسلام ندارند، یا گمان کردند که اسلام به جنگ با فسق و کفر و الحاد فرا می
خواند و یا علی الاصول چیزی در این باب ندارد.
به درستی که اسلام بر
مسلمین واجب می دارد که اسلام را فراگیرند و در آن تحقیق و کنکاش نمایند و برخی،
برخی دیگر را تعلیم دهند”پس چرا از هر طایفه ای گروهی برای اندیشه دردین و
آموختن علم مهیا نباشند.
تا آن دانشی که آموخته
اند به قوم خود بیاموزند، که قومشان هم شاید خدا ترس شوند” بقره/۱۲۲
و به راستی که
گروههایی از مسلمانان به انزار قوم خویش پرداختند و مبادرت به آموزش دینی آنان
کردند. لیکن حکومتهای اسلامی بر خود واجب دانستند که به جنگ با این گروه برخیزند و
بین این امر آنچه که اسلام واجب شمرده است، رضایت استعمار و اطاعت طاغوتیان و
دوستی دشمنان اسلام را برگزیدند و عموم مردم به این وضع حکومتها رضایت دادند و
کاری برای این امر انجام ندادند. بدین ترتیب همه مردم با حکومت ها برای نابودی
اسلام و از بین بردن گروههای عامل به اسلام همکاری نمودند.
به درستی که عموم
مسلمین قوت و عزت کرامت از دست نهادند و به بردگی اقویا و بندگی استعمار و حکام تن
در دادند و نیروی آنان از دست رفت و قوایشان هرز رفت و کرامت و بزرگواری شان
لگدکوب گردید و حریت و آزادیشان از بین رفت و چیزی جز ترک دینشان، دین قدرت و عزت
و کرامت بدست نیاوردند. لیکن اگر بدان(اسلام) باز گردند، بار دیگر قدرتی که از دست
دادند و عزتی که ترکش کردند و کرامتی که از ان برخوردار بودند، را بدست خواهند
آورد.
اکثریت مسلمانان در
غفلت و ناخودآگاهی کشنده ای نسبت به دینشان، دنیاشان و خویشتن خویش به سر می برند
و آن روز که چشمان خویش را بر حقایق
بگشایند، خواهند دانست که به خاطر جدا افتادن از مسیر الهی و انحراف از کتاب خدا
خسرالدنیا و الاخره شده اند.
مسئولیت حکومت های
اسلامی:
حکومت های اسلامی
بیشترین میزان مسئولیت را نسبت به توهین وارده به اسلام و خواری و فساد وارده بر
مسلمین، برعهده دارند.
به راستی که حکومتهای
اسلامی، اسلام را از امور زندگی دور نگهداشتند و بر مسلمین آنچه را که خداوند بر
آنها حرام نمود، مجری داشتند و به غیر حکم خدا در امور آنها حکم راندند.
حکومتهای کشورهای
اسلامی در حکومت و سیاست و اداره امور از اسلام خارج شدند، و از اصول اسلامی پا
بیرون نهادند و در نتیجه از آزادی و برابری و عدالت خبری نبوده و آنچه را که اسلام
واجب شمرده بود رد نمودند و در میان مسلمانان از یاری یکدیگر و پشتیبانی و مهرورزی
به همدیگر خبری نیست حکومتهای اسلامی بر ارتکاب ظلم و انحراف از عدل و به بردگی
کشیدن و تیولداری و خراج گیری که اسلام حرام نمود، بی باک گردیدند و جامعه اسلامی
را بر فساد و افساد و فسق و عصیان و هرج و مرج و طغیان، بنیان نهادند.
حکومتهای اسلامی
مسلمانان را از اینکه به فراگیری دینشان بپردازند و خدای خویش را بشناسند و واجبات
خود را اداء کنند دور نمودند.
حکومتهای اسلامی با
دشمنان اسلام دوست شدند، در حالیکه اسلام آنرا حرام نمود، و مسلمانان را به اطاعت
از دشمنان خدا وادار نمود در حالی که نمی بایست از آنان اطاعت می نمودند.
به درستی که حکومتهای
اسلامی برای مسلمین ضعف و ذلت را به ارث نهادند و آنان را به بندگی و بردگی و فقر
کشاندند و در میان آنان فساد و تباهی و ظلم و جور و ستم را گسترش دادند.
مسئولیت روسای دولتها
:
روسا و زمامداران
کشورهای اسلامی بیشترین مسئولیت را در قبال اسلام و آنچه که بر اسلام وارد می شود،
دارند، حتی اگر قوانین وضعی آنان را از این مسئولیت معاف نماید، اسلام هرگز آنان
را حتی نسبت به کوچک ترین و بزرگ ترین امور، معاف نخواهد کرد و انسان را از مواجهه
با واقعیت و گشودن چشمانش در برابر حقیقت مانع نمی شود.
[ای زمامداران کشورهای
اسلامی] حکومت و سلطنت در دست شماست و قوت و قدرت بازگشت به اسلام را دارا می
باشید، لیکن شما وارث وضعیتی مخالف اسلام هستید و در آن به سر می برید و سلطنت
خویش را بر آن مستقر ساخته اید، با علم یا جهل به اینکه این وضع مخالف اسلام است و
این اوضاع موروثی ، اولین دلیل تضعیف اسلام و تأخیر مبتلایان بدان در برخاستن و
قیام است همه ضعف اسلام به شما برمی گردد، در حالیکه همه قدرت اسلام در واقع قدرت
شما خواهد بود. برای شما بهتر است که فردی از افراد دولتی قوی باشید تا پادشاه و
امیر و رئیسی از دولتی ضعیف و بنده وبرده، که بر آن کارگزاری کوچک از دولتی
استعماری مسلط بوده ، امر و نهی کند و حکومتها را ساقط کند و بر پای دارد و امراء
و تخت ها را بلرزاند و گامهای روسا و امراء را متزلزل سازد.
شما جماعتی از روسا
متفرق و پراکنده اید،در حالیکه برای شما و اسلام بهتر آن است که قوای خویش را جمع
کنید. شما یکدیگر را رد می نمائید و از همدیگر دوری می کنید در حالیکه برای شما و
اسلام بهتر است که یکدیگر را یاری کنید و با همدیگر متحد گردید. این برای شما بهتر
است که برخی از شما در مقابل برخی دیگر خضوع پیشه سازد و فرمان برد تا اینکه همه
شما در مقابل استعمارگران خضوع پیشه سازید و فرمانبر آنها باشید.
شما قبل از هر چیز
گروهی از زمامداران مسلمین هستید، پس اسلام را برتر از هر چیز تصور کنید و آنرا بر
خویشتن حاکم سازید و آن را اساس و بنیان حکومت خویش قرار دهید و بر مبنای آن دولت
اسلامی را بنیان نهید. و وجود خویش را سنگ لغزنده ای در راه بنیان این دولت قرار
ندهید، زیرا وجود شما فانی است و بعد از مرگ جز بهشت یا جهنم نخواهد بود، و ملک و
مال و خانواده به هیچکدام از شما سودی نخواهد بخشید، بلکه تنها عمل صالح و قیام
برای اجرای دستورات خداوند است که به شما سود خواهد رساند. برای شما بهتر آن است
که تاریخ را مورد مطالعه قرار دهید، چه در این صورت به بازگرداندن دولت و حکومت
اسلامی همت خواهید گماشت و در استقرار بخشیدن بدان با تشبث به پست و مقام و وضعیت
خویش، تأخیر نخواهید کرد، امری که مورد رضای اسلام و مسلمین نیست.
همه این امور تنها
محتاج قدرت تصمیم گیری و غلبه بر نفس شماست، پس اگر بر نفس خویشتن غلبه یافتید، بر
همه امور پیروز خواهید شد، لیکن اگر در مقابل منافع خویشتن و حکومت و سلطنت خویش
ضعف پیشه سازید، نهایتا” همه مسلمانان از یکدیگر متفرق شده، در خواری و ضعف و
ذلت به سر خواهند برد. بدین ترتیب بر شما و هم مسلمانان را تحقیر نموده و همه شما
را بخاطر منافع و نفوذ خویش تحریک می نمایند و در نتیجه آنانیکه ارزش این نکته را
که قدرت در اتحاد و پیروزی از آن قدرتمندان است، فهمیدند، شما و ایشان را به بندگی
و بردگی خویش خواهند کشانید.
ای زمانداران، بر
پادشاهی و سلطنت خویش حریص نباشید و به القاب و تاج و تخت نچسبید، چه این حرص
شماست که مسلمین را به خاک سیاه نشاند و روح اسلام را در آنان ضعیف نمود و آنها را
بصورت کشورهایی ضعیف و دولتهایی کوچک و حکومتهایی که نمی توانند دشمن را از خویش
برانند و حق خویش را بستانند، تک پاره نمود، تا آنجا که مسلمانان با وجود شمار
بسیار و وسعت زیاد و افزونی مواد خام و قدرت ابتکار بالا و آماده بودن اسباب سروری
و عزت شان، ضعیف ترین افراد روی زمین گردیدند و دولتهایشان خوارترین و پست ترین
دولتها شدند.
سپس همانطور که به
منافع و مناصب والقاب و سلطنت خویش حرص ورزیدید، به همان ترتیب به شکلی از اشکال
برای گردهم آمدن نیز حریص باشید، چه اگر متحد گردید و قدرت کشورهای خویش را یکی
کنید، همه مسلمانان قدرتی واحد و دستی یگانه خواهند شد.
ای زمامداران کشورهای
اسلامی:
پستها و القابتان، شما
را در نزد خدا از چیزی بی نیاز نخواهد کرد، خداوند از شما و گذشتگان راجع به اسلام
و مسلمین خواهد پرسید و از شما در مورد اسلام که در کشور شما غریب و در حکومت شما
مورد سهل انگاری واقع شده است، سوال خواهد نمود، هم چنین از شما راجع به مسلمانانی
که وحدتشان را دریده و قدرتشان را به هدر داده و دولتشان را تکه پاره نموده اید
خواهد پرسید. و از شما و گذشتگانتان در مورد مسلمانانی که آنان را به صورت فرقه
هایی ساختگی در آورده اید و قدرتشان را به ضعف تبدیل نموده و کرامتشان را نابود کرده
و آزمندیهایی که مردمان بزرگوار خوار کرده و پشت قهرمانان را خم نموده و بی شمار
آزاد مردمان را به سختی و نکبت انداخته، سوال خواهد نمود.
ای زمامداران کشورهای
اسلامی، بر امارت و سلطنت خویش حرص نورزید، چه محمد(ص) می فرماید:
“شمایان آزمندان
امارت و نادمین قیامت خواهید بود، پس این چه نیکو دایگی می کند و چه دردناک از شیر
باز می ستاند”.
بدانید که حکومت و
پادشاهی امانت است و کسی که به حق آن را گرفت و حقش را به واقع ادا نمود، در روز
قیامت خشنود خواهد بود، پس امانتها را به اهلش بسپارید که خداوند راجع به آنها از
شما خواهد پرسید. و سخن پیامبر بزرگوار را به ابوذر هنگامی که از او خواست وی را
به کاری بگمارد، بیاد آورید که فرمود:
“ای ابوذر تو
فردی ضعیف هستی و این امانت است، همانا در روز قیامت خوار و پشیمان است، مگر کسی
که آنرا به حق گرفت و به کسی که حقی بر آن داشت تحویل داد.”
__________________
غفلت مسلمین و غربت
حقوق اسلامی
نویسنده: عبدالقادر
عوده
مترجم:محمود عباسی
انتشارات: بعثت