ویژگیهای لازم برای موفقیت دعوت
ویژگیهای لازم برای
موفقیت دعوت
جهانگیر ولدبیگی
دعوتی به موفقیت مطلوب
دست خواهد یافت که علاوه بر رعایت موارد و روشهای مذکور در قرآن و سنت و تجارب
صحیح و مفید سلف صالح دارای ویژگیهایی
باشد که از باب تذکر و یادآوری به بارزترین آنها اشاره خواهیم کرد:
۱. دارای افرادی باشد که با صفات برجستهای :
چون « ۱. آگاهی و
شناخت از دعوت و راه آن ۲. همّت والا ۳. سابقین در انجام اعمال شایسته ۴. تلاشگر
در جهت کسب علم و دانش ۵. پذیرا و تسلیم دعوت حقّ ۶. در فکر پیشبرد اهداف دعوت، ۷.
توجه به هر آنچه برای دعوت و داعیان روی میدهد و اهتمام بدان»، خود را آراسته
کرده باشند.
و نیز دارای افرادی
باشد که به پیروزی دعوت امیدوار باشند که تحقق چنین امیدی در گرو « ۱. شناخت راه و طبیعت آن ۲. عدم یأس و ناامیدی
در تمامی مراحل دعوت ۳. یقین به شکست پذیری باطل ۴. یقین به نصرت الهی ۵. تلاش و
کوشش مستمر و توکّل بر خدا»، میباشد.
دارای افرادی باشد که
نسبت به دعوت چنین دیدی داشته باشند که «دعوت به عنوان شغل و صنعت (وسیلهی امرار
معاش) در نظر گرفته نشود و در مسائلی چون خطابه و … خلاصه نشود؛ بلکه باید دعوت
هم عقیده و هم فکر باشد و هم ایمانی که دل و درون را فرا گرفته و تمام جوانب نفسی
را در برگیرد تا جایی که اگر داعی اراده کند که از آن غافل باشد، نتواند.
مسئلهی دیگر این که
دعوت باید مجرد از مطامع باشد و داعی زاهد از دنیا، زاهدی واقعی نه نصرائی و نه
رهبانی.
دعوت باید بر مشاعر و
روح داعی مسلّط شود و در خون و روحش جاری و با درونش ممزوج گردد. تنها و تنها در
این صورت است که داعی به موفقیّت دست خواهد یافت
و تنها در این صورت است که داعی و دعوتش مورد تأیید خداوند خواهند بود.»
۲. روشهای مطلوب و
وسایل مشروع را به کار گیرد:
بهکارگیری روشهای
مطلوبی که ذکر آنها گذشت « یکی از عوامل مؤثر و مهمی هستند که نتیجه و ثمرهی تلاش
داعی را دو جندان میکنند. با آنها است که داعی به اهداف مطلوب خود با کمترین
هزینه و بهترین صورت ممکن خواهد رسید.»
محتوای روشهایی را که
داعی در دعوتش به کار میگیرد، شایسته است که جدید و نو باشند، «دین اسلام مقتضی
این است که دعوت به سوی آن با وسایل و روشهایی انجام گیرد که مطابق عصر و هماهنگ
با زبان عصر باشند و با وسایل مشروعی صورت گیرند که اسلام را در بهترین شکل ممکن
به مردم نشان داده و معرفی کنند.»
منظور از ایجاد تنوع
در روشها، ارائهی مطالب مختلف و به روز در قالب روشهایی است که قبلاً ذکر آنها
گذشت.
۳. تکامل در تربیت :
منظور از تکامل در
تربیت توجه لازم به تمامی جوانب فردی ـ اجتماعی، فکری اخلاقی، سیاسی ـ اقتصادی و
به طور خلاصه توجه به تک تک قسمتهای تربیت و عدم خلاصه شدن و محصور کردن کار تربیت
در یک جنبه از جوانب آن میباشد.
«روش اسلام در تربیت
عبارت است از رسیدگی همه جانبه به سرشت و آفرینش بشر که هیچ چیز را در این میان به
جای نگذاشته و از هیچ چیزی غفلت نکرده است. هم به تربیت جسم میپردازد و هم عقل و
هم روانش و هم شامل زندگی معنوی اوست و هم حیات مادی او و بالاخره همهی فعالیتهای
او را در بر میگیرد.»
تربیت اسلامی عنایت
خود را بر یک جنبه از جوانب زندگی انسان محدود و کوتاه نکرده است چنانچه هر طبقه و
گروهی چنان میکنند و به جنبهای خاص روی میآورند و توجه خود را معطوف آن میکنند.
اسلام همهی سعی خود
را مصروف روح و یا خوی و خلق نکرده آن طوری که قصد صوفیان و اخلاقیّون میباشد و
نیز تلاش خود را در بخش اندیشه محدود نکرده چنانکه فلاسفه و اندیشمندان میکنند و
… این بدین سبب است که تربیت برای تمام جوانب انسان مطرح است؛ اعم از عقل و قلب و
روح او و نیز جسم و اخلاق و رفتار او و … بله، همین جنبهی تکاملی و عمومیّت همه
جانبه است که در مجال و مقام عقیده و عبادت، قانونگذاری و همچنین تربیت، اسلام را
ممتاز میگرداند.»
۴. توجه به جوانان :
توجه به جوانان در کار
تربیت و به کارگیری آنها در امر دعوت، یکی از ویژگیهای دعوت است که قبلاً در این
زمینه نکاتی را عرض کردهایم.
«جوانان در هر امتی
رمز قوت و حیات و فکر و شعور و عاطفهی آن امّت میباشند.»
در دورهی جوانی است
که «روح عرفان، اخلاق و معنویت بیشتر متجلّی میگردد. جوانان هستند که آمادگی
زیادی برای پذیرش فضیلتهای انسانی و ارزشهای اخلاقی و معنوی دارند و در آنها است
که احساسات کمال طلبی بروز میکند.»
«در منطق اسلام هر
انسانی دارای جایگاه خاص به خود است و هر جایگاهی نیز شایسته است که حقّش به طور
شایسته ادا شود. در حقیقت دوران جوانی دورانی مهم است. سنّ جوانی سنّ عطا و بخشش و
فداکاری است. سنّ تأثیرپذیری است. به همین خاطر است که چنین سنّی در منطق اسلام
دارای ارزش خاصّی است.»
عدم وجود جوانان در هر
دعوتی رمز کهولت دعوت و سرانجام کنار رفتن یا کنار زدن آن در عرصهی وجود و حیات
است.
عدم وجود جوانان در هر
دعوتی رمز کهولت دعوت و سر انجام کنار رفتن یا کنار زدن آن در عرصهی وجود و حیات
است.
۵. تنظیم در دعوت :
منظور از تنظیم در
دعوت، وجود برنامهریزی دقیق و تقسیم کار در تمامی زمینههای دعوتی میباشد.
به منظور استفاده از
«تجارب گذشته و تصویر واقعی بخشیدن به امور نظری و تئوری، پیش از پیش نقش و اهمیت
قابل ملاحظهی تنظیم را در به وجود آوردن انسجام و هماهنگی میان عاملین در میدان
دعوت اسلامی جلوهگر میسازد. هماهنگی ـ در قالب تنظیم ـ عامل بسیار سازندهای در
جهت بهرهگیری درست از تواناییهای دینی و دعوی افراد و استفاده از این
تواناییها در راستای پیشبرد اهداف ایمانی میباشد.»
«وجود ضعف در این
زمینه عامل ضعف در تمام زمینهها و در نتیجه عقبگرد دعوت اسلامی و در نهایت رکود
و ارتجاع حرکت را به دنبال خواهد داشت؛ زیرا عمل اسلامی زمانی قادر به پا نهادن در
راه و مرحلهی مطلوب است و زمانی میتواند اهداف از پیش طرح ریزی شدهی خود را
محقق نماید که در همهی زمینههای تربیتی، حرکتی، سیاسی، و … بر اصول تنظیمی عمل
نموده باشد.»
آنچه تجربه نشان داده
است این است که «هر عملی چه کوچک و چه بزرگ و اگر هم در کمال اخلاص نیز انجام
گیرد، به موفقیّت نمیرسد مگر این که در یک چارچوب منظم و حساب شدهای انجام گیرد.
چه بسا در اثر نبود نظم و تنظیم در کار، نیروهای قابل ملاحظهای از بین رود و ضایع
شود… وقتی که ساختن بنایی نیاز به تنظیم و تنظیماتی دارد، آیا امر بزرگی چون
دعوت با آن همه حساسیتی که دارد و با آن همه اهداف والایی که دنبال میکند،
نیازمند تنظیم نخواهد بود؟»
«خـدایا چنان کن
سرانجام کار که تو خشنود باشی
و ما رستگار»
———————————————-
منبع: اصول دعوت از
دیدگاه قرآن و سنت
مؤلف : جهانگیر
ولدبیگی
انتشارات : نشر احسان