علما درباره عمل به حدیث ضعیف سه رأی دارند
علما درباره عمل به حدیث ضعیف سه رأی دارند
نویسنده : دکتر سالم افسری
اختلاف در قبول حدیث ضعیف
حدیث ضعیف در اصطلاح به حدیثی گفته می شود که صفات حدیث صحیح و حدیث حسن را نداشته باشد. اهل حدیث، احادیث ضعیف را به اقسام گوناگونی تقسیم کرده اند که از لحاظ شدت ضعف با یکدیگر تفاوت دارند و برخی آن را به بیش از ده نوع تقسیم کرده اند.
اسباب ضعف حدیث یا به وجود علت و ضعف در سند و یا به خاطر ضعف در متن بر می گردد و از آن جایی که برررسی آن ها خارج از مباحث اصلی این تحقیق است از طرح و ارائه آن خوداری شده است زیرا آن چه در این جا اهمیت داردبیان حکم عمل به حدیث ضعیف است.
علما درباره عمل به حدیث ضعیف سه رأی دارند که شرح آن ها به ترتیب زیر است:
رأی نخست: عمل کردن به حدیث ضعیف چه در احکام و چه در فضایل هرگز جایز نیست. این رأی را یحیی بن معین، ابوبکر بن عربی، ابن حزم و ظاهر در مذهب بخاری و مسلم است.
رإی دوم: در اثبات احکام شرعی بدان عمل می شود و بر قیاس مقدم می گردد اما با وجود دو شرط: ۱. ضعف آن بسیار شدید نباشد. ۲. در مسأله حدیث دیگری روایت نشده باشد. این رأی امام مالک، امام ابوحنیفه، امام احمد، ابوداود نسائی است.
رأی سوم: در فضایل اعمال و وعظ نه احکام شرعی عمل کردن به حدیث ضعیف صحیح و جایز است.
شروط عمل به حدیث ضعیف
علما برای صحت و جواز عمل به حدیث ضعیف سه شرط لازم دانسته اند:
شرط اول: ضعف حدیث بسیار شدید نباشد که با این شرط از حدیثی که فقط توسط دروغگو یا متهم و دارای اشتباه و دارای اشتباره فاحش روایت شده است احتراز شده است.
شرط دوم: در دایره یک اصل کلی دینی جای بگیرد و بنابراین حدیثی که هیچ جایگاه و اصل مقبولی نداشته باشد مرود اعلام می شود.
شرط سوم: در هنگام عمل به آن نباید به ثبوت آن اعتقاد داشت بلکه باید به احتیاط معتقد بود تا بدین ترتیب حدیثی که پیامبر ( ص) آن را نگفته است به او نسبت داده نشود.
فقها در پی اختلاف در عمل به حدیث ضعیف در برخی از مسائل فقهی اختلاف کرده اند که مسأله حکم عمره یکی از این موارد است که فقها درباره آن دو رأی ابراز داشته اند:
رأی اول: عمره سنت است. این رأی امام شافعی در مذهب قدیم، امام احمد بنا به یک روایت، امام ابوحنیفه و امام مالک است.
رأی دوم: عمره واجب است . این رأی امام شافعی در مذهب جدید، امام احمد در یک روایت، ظاهریه و جمهور صحابه و تابعین است.
طرفداران رأی در تأیید نظر خود به روایت جابر استناد کرده اند. جابر می گوید : از پیامبر ( ص) سؤال شد ” آیا عمره واجب است؟ پیامبر ( ص) جواب داد: خیر اما انجام دادن آن بهتر است ” پیامبر ( ص) در این حدیث واجب بودن عمره را نفی کرده است که در رد این استدلال گفته شده حدیث مذکور ضعیف بوده و بنابراین غیر قابل احتجاج است. امام قائلان به وجوب عمره به آیه شریفه (وَأَتِمُّواْ الْحَجَّ وَالْعُمْرَهَ لِلّهِ) ( بقره:۱۹۶) استدلال کرده و گفته اند خداوند متعال در این آیه عمره را قرین حج کرده و به اتمام حج دستور داده است و امر برای وجوب است. در رد این استدلال گفته اند که مقصود از این آیه اتمام در صورت شروع است که این آیهد خارج از محل نزاع است. آنان همچنین در تأیید رأی خود مبنی بر وجوب عمره به حدیث جبرییل ( ع) استناد کرده اند. جبرییل امین هنگامی که به نزد پیامبر ( ص) آمد از او پرسید: اسلام چیست؟ پیامبر ( ص) فرمود :” اسلام این است که گواهی دهی جز خداوند معبود به حقی نیست و محمد فرستاده خداوند است و نماز را بپا داری و زکات را بپردازی و حج را ادا نمایی و عمره را انجام دهی ” پیامبر ( ص) در این حدیث به بر شمردن واجبات پرداخته و عمره را قرین حج ساخته است که این بیانگر وجوب عمره است .
از میان دو قول، رأی دوم به خاطر قوی بودن دلایل شان و بدلیل ضعیف بودن احادیث مورد استدلال طرفداران رأی نخست راجح است زیرا درباره سنت بودن عمره هیچ حدیث صحیح یا حسن روایت نشده است و تمام احادیثی که درباره سنت بودن عمره روایت شده ضعیف می باشند.
————————————
نام کتاب: اسباب اختلاف در فقه اسلامی / مؤلف: دکتر سالم افسری