زن خانوادهمطالب جدید

خوشبختی خانواده و مملو از محبت

خوشبختی خانواده و مملو از محبت

نویسنده:  دکتر ﺣﺴﺎﻥ ﺷﻤﺴﻲ پاﺷﺎ / مترجم: آرمان کریمی

اعتراف می کنم که دوستش دارم
آری، دوستش دارم او را چنان که هیچ کس ، دیگری را دوست نداشته است؛ چنان که عشق عاشقان، هم به گردش نرسد !
دوستت دارم ، ای سخن نیکو، دوستت دارم .
دوستت دارم ،‌ای سخن نرم و زیبا دوستت دارم .
دوستت دارم ،‌ای سخن محبت آمیز دوستت دارم .

چقدر زیباست وقتی پسری دست مادرش را ببوسد و به او بگوید: خداوند تو را برای ما حفظ کند مادرم!

چقدر زیباست لحظه ای که پدر، برای فرزندانش دعا کند و بگوید: خداوندا از آنان راضی باش و در دنیا و آخرت خوشبختشان گردان “

چقدر نیکوست هنگامی که ، زنی هنگام بازگشت شوهرش به خانه ، او را ببوسد و بگوید: از خدا می خواهم ما را از وجودت محروم نکند، چون زندگی بی تو ، برایم ممکن نیست.

چقدر زیباست ،‌ وقتی زن ، شوهرش را صبح هنگام بدرقه کند ؛ درحالی که به او می گوید: به ما غذای حرام مخوران ، چرا که توانایی آن را نداریم .
و چقدر شیرین است وقتی برادری به خواهرش بگوید: تو شکوفه زیبا و عطر این خانه هستی.

آیا ما هم آرزو نداریم که مانند این کلمات را بشنویم؟

آیا هریک از ما آرزو ندارد این سخن زیبا را به محبوب اش بگوید؟

اما چرا این سخنان زیبا را نمی شنویم و به جز اندکی بر زبان
نمی آوریم؟

دلیل اصلی همان عادت است،کسی که زبانش را به ادای سخن نرم و زیبا عادت دهد ، سخت است که آن را ترک کند و عکس آن نیز صادق است.
پس کسی که دارد همسرش را با لفظ “عزیزم” صدا کند ،‌هرگز
نمی تواند او را مانند دیگران با الفاظ عامیانه و معمولی خطاب کند.

و کسی که عادت دارد شروع سخن اش با فرزند( دختر و پسرش )از لفظ عزیزم، استفاده کند ، شبیه دیگران نیست ؛ که آنها را با “ابله،
بی عقل، نفهم و …” مخاطب قرار دهد !

کسی که عادت دارد به جگر گوشه هایش با چشم تحقیر نگاه کند و آنان را کوچک تر از بقیه ببیند؛ بر همین بینش خواهد مرد و هرگز تغییر نخواهد کرد.

چرا نمی توانیم با کلمات محبت آمیز با پدر و مادر و خانواده مان حرف بزنیم و ادایش برایمان سخت است؟
و اگر هم بگوییم با شرم و حیاست؟( خجالت می کشیم )
چرا هنگامی که پیش زنت یا پدر و مادرت هستی، زبانت بند می آیدو لکنت می گیری ، ولی وقتی پیش دوستت هستی ؛ شیرین زبان
می شوی؟

عادت کن که به مادرت بگویی: مادر عزیزم ؛ برایم دعا کن! …احتیاجاتت را تنها به من بگو…

عادت کن که فرزندانت را با کلام زیبای “عزیزم” صدا بزنی…

اگر فرزندت لیوانی آب برایت آورد ، با مهربانی از او تشکر کن…

و اگر همسر یا دخترت ، فنجانی قهوه برایت آورد، با لبخند از آنها قدر دانی کن…

اگر دختر یا پسرت، چیزی از تو خواستند که تواناییش را داشتی، با لفظی شیرین در جواب بگو: حتما انجام خواهم داد….

کلمات مانند بذر است که درخاک ضمیر مخاطبت می کاری، پس کلمات زیبا و لبخندهای ملیح را تجربه کن و بنگر که نتیجه چه خواهد شد…( از بذر محبت، درخت عشق به بار آید )

——————-
منبع :  ” ﻋﻨﺪﻣﺎ ﻳﺤﻠﻮ ﺍﻟﻤﺴﺎﺀ ” نویسنده:  دکتر ﺣﺴﺎﻥ ﺷﻤﺴﻲ پاﺷﺎ / مترجم: آرمان کریمی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پاسخ دادن معادله امنیتی الزامی است . *

دکمه بازگشت به بالا