آزادی قبل از تطبیق شریعت
?آزادی قبل از تطبیق شریعت
… در حقیقت این آزادی است که بزرگ مردان را می سازد، اما استبداد جز یک مشت برده به بار نمی آورد…
✅ فراهم کردن آزادی در نزد من بر تطبیق شریعت اسلامی مقدم است.
بعضی از اسلامگرایان از این سخن من بر آشفته و من در جواب گفتم: که بر آن اصرار دارم، زیرا ما نمی توانیم اسلام صحیح را پیاده کنیم مگر این که آزادی را فراهم کنیم. من می خواهم مردم اسلام را با اختیار تمام برگزینند. و صحیح نیست که بر آن ها تحمیل شود.
? من نمی خواهم که مردم را با عصا برانم و دوست ندارم که آنها را با اجبار به سوی اسلام بیاورم، و دوست دارم که مردم با اختیار تمام بگویند ما خواهان اسلام هستیم. ما چاره ای برای خود و حل مشکلاتمان جز در اسلام نمی یابیم.
?میخواهیم مردم اسلام را مدارسه و مطالعه بکنند و از روی فهم و قناعت آن را بشناسند، ما اسلام تلقینی و تقلیدی نمیخواهیم.
? بلکه اسلامی نوگرا میخواهیم که در آن در اجتهاد برای اهلش و در محل خودش باز باشد.
?ما می خواهیم مشکلاتمان را در پرتو واقع در آن بیابیم و با یک چشم به واقع بنگریم و با چشم دیگر به تراث. و اصالت و معاصر بودن را با هم جمع کنیم، وسلفیت و تجدید را با هم آشتی دهیم.
?برادران این همان چیزی است که ما به دنبال آن هستیم. ما میخواهیم مردم در سایه آزادی اسلام را برگزینند.
در حقیقت این آزادی است که بزرگ مردان را می سازد، اما استبداد جز یک مشت برده به بار نمی آورد. و بردگان هم جز باعصا رانده نمی شوند، و با چماق به حرکت در می آیند. اما آزادگان کسانی هستند که توان آن را دارند با تمام وجود خود بگویند : نه
✅ما باید در راه آزادی تلاش کنیم. مردم آزادی را میخواهند اما آماده نیستند که برای آن هزینه کنند، با این وجود انسان های فداکاری یافت میشوند. بعضی از روزنامه نگار ها بازداشت و ضرب و هشتم و راهی زندان می شوند. این ثمره آزادیست.
آزادی گرفتنی است نه بخشیدنی.
? ما باید خواهان آزادی باشیم ، من این را نه تنها برای مصر بلکه برای تمامی کشورها می گویم.
?و حاکمان ما باید بدانند که فراهم کردن آزادی تنها چیزی است، که هم وطن آزاده می سازد.
و در سرزمینی که استبداد و برده پروری بر آن سایه افکنده است هموطن آزادمرد رشد نمی کند.
❌ هرگز جمعی از بردگان نمیتوانند به پا خیزند و رشد و توسعه بیابند. امتی که در زیر سایه بردگی زندگی می کند نیازمند دیگران است.
در اقتصاد نیازمند دیگران است.
در سیاست نیازمند دیگران است
و چنین مردمی نمی تواند یک امت تشکیل دهد. مدام به دیون خارجی وابسته است. و دغدغه ای جز پرداخت اقساط آن را ندارد ان هم نه از اصل دین بلکه از سود آن. و برای پرداخت آن به دین دیگری متوسل می شود.
⛓ ما خواهان آزادی برای امت هستیم زیرا:
در سایه آن ایمان رشد می کند، و یقین به بار می نشیند،
مردم خدا و پیامبر را دوست میدارند.
و دین در نزدشان محبوب می گردد،
به عبادت عشق می ورزند و دوستدار خیر می گردند. و دوستی و محبت در میانشان رواج می یابد.
? من [مترجم] نیز چند بیت شعر زیبا از اقبال لاهوری در وصف مردمان غلام صفت ذکر می کنم.
از غلامی دل بمیرد در بدن
از غلامی روح گردد بار تن
از غلامی ضعف پیری در شباب
از غلامی شیر غاب افکنده ناب
از غلامی بزم ملت فرد فرد
این و آن با این و آن اندر نبرد
آن یکی اندر سجود این در قیام
کار وبارش چون صلوه بی امام
در فتد هر فرد با فردی دگر
هر زمان هر فرد را دردی دگر
از غلامی مرد حق زنار بند
از غلامی گوهرش ناارجمند
شاخ او بی مهرگان عریان ز برگ
نیست اندر جان او جز بیم مرگ
کور ذوق و نیش را دانسته نوش
مرده ئی بی مرگ و نعش خود بدوش
آبروی زندگی در باخته
چون خران با کاه و جو در ساخته
ممکنش بنگر محال او نگر
رفت و بود ماه و سال او نگر
روزها در ماتم یکدیگرند
در خرام از ریگ ساعت کمترند
٭٭٭
در غلامی عشق و مذهب را فراق
انگبین زندگانی بد مذاق
عاشقی؟ توحید را بر دل زدن
وانگهی خود را بهر مشکل زدن
در غلامی عشق جز گفتار نیست
کار ما گفتار ما را یار نیست
کاروان شوق بی ذوق رحیل
بی یقین و بی سبیل و بی دلیل
دین و دانش را غلام ارزان دهد
تا بدن را زنده دارد جان دهد
گر چه بر لب های او نام خداست
قبله ی او طاقت فرمانرواست
✍?دکتر یوسف قرضاوی
مترجم: هیوا راشدی
منبع “محاضره ی آینده جهان عرب در پرتو واقع” دکتر قرضاوی
? @eslahe