نکاتی درباره ی تجاوز ترکیه به سوریه
نکاتی درباره ی تجاوز ترکیه به سوریه
نویسنده: حیدر غلامی، پاوه
پس از تجاوز نظامی ترکیه به کردستان سوریه، در چند روز اخیر نظرات، نوشته ها و تحلیل های فراوانی را در رسانه ها و فضای مجازی و همچنین در بازار و محافل، شاهد بودیم؛ که متاسفانه گاهی احساسی و همراه با تحقیر، تجریح و توهین بودند. در این زمینه ذکر نکات ذیل را ضروری می دانم:
۱ ـ شاید بتوان گفت جنگ و بحران سوریه از پیجیده ترین بحران های موجود در جهان است. در تحلیل بحران سوریه و و جنگ اخیر، در نظر گرفتن حقایق انکار ناپذیر ذیل ضروری می باشد:
الف ـ رژیم بعث سوریه ثابت کرده است که حفظ قدرت و نظام بعث برایش، بر همه چیز اولویت دارد؛ و حاضر است در این راستا کشور را ویران کرده و همه را از دم تیغ بگذراند. قتل عام حدود ۳۰ هزار نفر از مردم « حما » توسط حافظ اسد در یک روز؛ و سرکوب و کشتار وحشیانه ی صدها هزار نفری مخالفان و معترضان در بهار عربی توسط بشار اسد و همکارانش؛ و کاشتن تخم کینه و تفرقه در میان مردم توسط ایشان، گواه گویای این مدعا هستند.
ب ـ در این کشور گروههای مختلف سیاسی، مذهبی و قومی فراوانی وجود دارند؛ که هر کدام به یک یا چند کشور بیگانه وابسته هستند ؛ و غالبا با هم ناسازگار و درگیر هستند.
ج ـ اغلب کشورهای صاحب نفوذ و قدرتمند منطقه در کنار برخی از قدرتهای بزرگ جهانی، به طور مستقیم و یا از طریق حمایت مالی و تسلیحاتی از گروههای همسوی خود، در امور و تحولات سوریه دخالت کرده و نقش بازی می کنند.
به گفته ی آقای زید آبادی « به واقع در سوریه، نوعی تداخل و تعارض منافع برای بازیگران داخلی و خارجی پیش آمده است، که هیچ طرفی نمیتواند خطوط سیاست خود را به طور دقیق از رقبا و مخالفان تفکیک کند».
۲ ـ کشتار و آواره کردن انسان های بیگناه ـ صرف نظر از نژاد، رنگ، دین و … ـ و تجاوز به سرزمین آنان و تصرف آن، از جانب هرکس و با هر توجیه و بهانه ای، گناهی بزرگ بوده و محکوم می باشد؛ و رفع این ظلم و مقابله با آن ـ در حد وسع و توان ـ وظیفه و تکلیف هر مسلمانی است. به عبارت دیگر ظلم و ستم، صرف نظر از ظالم و مظلوم، به صورت مطلق، گناه و تاوان بوده و مقابله با آن و حمایت از مظلوم، واجب است.
۳ ـ خشونت، جنگ و خونریزی شاید در کوتاه مدت ـ به ظاهر ـ دستاوردهایی داشته باشد، اما به هیچ عنوان ثبات، آرامش و همزیستی مسالمت آمیز را با خود به ارمغان نخواهد آورد. مساله و مشکل جامعه و به خصوص اقلیت ها با آزادی، رعایت کرامت انسانی، عدالت و … و از طریق گفتگو و روش های مسالمت آمیز و دموکراتیک برطرف خواهد شد؛ نه با زور و خشونت.
۴ ـ سوء استفاده از دین و نمادهای دینی در درازنای تاریخ مسبوق به سابقه می باشد. تجاوز نظامی و کشتار افراد بی گناه و زنان و کودکان نه تنها هیچ توجیه اسلامی ندارد، بلکه به شدت مذموم و محکوم می باشد. نامگذاری های حقوق بشری و اسلامی عملیات های نظامی چون چشمه صلح، انفال و … یا تلاوت سوره فتح در آغاز عملیات ها و … یا توجیه علمای درباری و بی آگاه، به هیچ وجه نمی تواند ظلم و ستم و کشتار بی گناهان را توجیه نماید.
۵ ـ ملت کورد ـ با لزوم حفظ ویژگی های ملی اش ـ بخشی جدایی ناپذیر از امت اسلامی می باشد؛ و تعمیم اقلیتی غیرِ اسلامی ـ احزاب دارای تفکر فلسفیِ چپ و … ـ در میان آن ها به تمامی ملت کورد، اشتباهی فاحش می باشد. باید حساب این احزاب ( غالب سران و کادر رهبری آنان) را از حساب ملت کورد ـ که اکثریت قریب به اتفاق آن مسلمان اند ـ جدا کرد؛ و بنا به آموزه های قرآن و سنت، در اسلام اگر جنگی روی دهد، با ظلم و تجاوز است؛ نه با کفر.
۶ ـ تعمیم گفتار و رفتار فرد یا افرادی از یک تفکر یا مکتب به تمامیِ افراد آن، خطا و اشتباهی فاحش و زیانبار می باشد. در دنیای کنونی به کمک امپراطوری رسانه، به وفور شاهد بوده و هستیم که: گفتار و رفتار فرد یا حزبی اسلامگرا یا کشوری اسلامی را به تمامی مسلمانان، احزاب اسلامگرا و ممالک اسلامی نسبت می دهند. نکته ی قابل تامل این است که این تعمیمِ اشتباه و زیانبار، تنها به نسبت مسلمانان روا داشته می شود.
به عنوان نمونه در هندوستان، میانمار، چین، آفریقای مرکزی، رواندا، بوسنی، چچن، فلسطین و … هزاران مسلمان بی گناه و مظلوم به دست حکومت های ظالم یا افراط گرایان هندو، بودایی، لائیک، سکولار، مسیحی و یهودی شکنجه و آواره شده و به طرز فجیع و غیر انسانی کشته شده و می شوند؛ اما تاکنون نشنیده ایم که هندوها، بودایی ها، لائیک ها، سکولارها، مسیحی ها یا یهودی ها را خشونت طلب، افراط گرا و تروریست معرفی کنند؛. اعمالِ طالبان و عربستان و … را به تمام حکومت های اسلامگرا تعمیم داده و مردم را از خطر به حکومت رسیدن مسلمانان، به شدت برحذر می دارند؛ اما استبداد، ظلم و جنایت دولت های سکولار و لائیک مصر، بنگلادش، عراق، سوریه و … را به سایر حکومت های همفکرشان تعمیم نداده؛ و از لائیک و سکولار هراسی و خطر به قدرت رسیدنشان دم نمی زنند. جالب این که اکثریت مطلق سکولارها و ناسیونالیست های افراط گرا و دولتهای سکولار مدعی حقوق بشر و … در برابر این ظلم و ستم ها سکوت کرده و حتی غیر مستقیم این ظلم و جنایت ها را تایید می کنند.
متاسفانه در چند روز اخیر نیز عده ای از لائیک ها، سکولارها و ناسیونالیست های افراط گرا، که سالهاست زیر نقاب ملی گرایی (کوردایهتی) علیه اسلام و اسلامگراها فعالیت می کنند، با شیوه ها و ترفندهای مختلف ـ پخش تلاوت قرآن توسط اردوغان؛ پخش گوشه ای از سخنان علمای درباری یا نا آگاه، درباره ی جواز کشتار مردم بی گناه کورد؛ تحریف سخنان علمای برجسته ی اسلامی و سوء استفاده از آنها و … ـ ، تمام تلاش خود را به کار گرفتند، تا اعمال فرد یا دولتی را به اسلام و اسلامگراها تعمیم دهند.
این مدعیان آزادی و احترام به عقیده ی مخالف، در این هفته بارها و بارها با کلمات رکیک و فحاشی هایی که انسان، از بیان آنها در خلوت خویش نیز شرم دارد، به علمای بارز اسلامی که در قلب میلیون ها مسلمان کورد جای دارند، توهین و اسائه ی ادب کردند. این عده با چنین رفتارهایی به عقیده و باور اکثریت مطلق ملت کورد ـ که از حقوق آنان و احترام به آنان دم می زنند ـ توهین کرده و احساسات آنها را جریحه دار کرده اند. مگر این افراد ، نمادهای اسلامیِ ملت کورد، از جمله مناره های مساجد و … را ندیده و صدای اذان در شهرها و روستاهای تمامی کوردستان، به خصوص در کوردستان ترکیه و سوریه ـ حتی در زیر غرش هواپیماها و توپ و تانک ـ را نشنیده اند؟
۷ ـ در فضای ملتهب و احساسیِ کنونی، اگر ندایی از سر دلسوزی و با منطق و استدلال نظر و دیدگاهی خلاف فضای حاکم را مطرح نماید، با انواع و اقسام توهین و ناسزا و برچسب مواجه شده و به توطئه، خیانت و همدستی با دشمن متهم می شود؛ که از حربه های همیشگی حکومت های دیکتاتور و خودکامه جهت مبارزه با مخالفان می باشد. به نظر می رسد این افراد مدت هاست مترصد فرصتی هستند که کینه و نفرت انباشته شده در درونشان را علیه اسلام و اسلامگراها تخلیه نمایند. گویا در قاموس این افراد هدف وسیله را توجیه می کند؛ به گونه ای که جهت اثبات سخن یا موضعگیری خود و به حاشیه راندن یا حذف رقیب، با دروغ، تحریف، فریب و سیاه نمایی، اخلاق را در پای سیاست، ذبح می کنند.
هم اکنون در رسانه ها و جامعه شرایطی حاکم است که بسیاری، جرات اظهار نظر و تحلیل منطقی خود را ندارند. جامعه ای که افراد، احزاب و دولتمردانش تحمل شنیدن صدای مخالف و تحلیل های متفاوت؛ و فراهم کردن زمینه ی مناسب جهت نشر آن ها را نداشته باشند؛ و در صدد حذف دیگران، منتقدان و مخالفان باشند، با آزادی و عدالت فرسنگ ها فاصله دارد. کسانی که امروز تحمل شنیدن دیدگاه مخالف را نداشته و با خود حق پنداری مطلق و ادبیاتی رکیک، موهن و تهدید آمیز به مخالفان فکری و دیدگاهشان می تازند، یقین داشته باشید فردا در صورت دستیابی به قدرت،منتقدان و مخالفانش را به شدت سرکوب یا حذف خواهند کرد. می توان گفت یکی از عوامل درگیریهای مسلحانه ی احزاب کردی با همدیگر در چند سال اخیر، همین عدم گفتگو، تعامل دمکراتیک و مدارا با هم بوده است.
در چنین شرایطی که جامعه به وحدت، آرامش و همدلی نیاز دارد، کاشتن تخم کینه و نفرت، برخوردهای موهن و تحقیر آمیز نسبت به هم و تلاش جهت تهمیش و حذف همدیگر، به هیچ عنوان در راستای مصالح جامعه نمی باشد.
پاوه حیدر غلامی
۲۳/۷/۱۳۹۸