۵- رمضان منزلگـاه عـارفـان، منزل پنجم: کنترل نفس و تربیت اعضاء و جوارح
۵- رمضان منزلگـاه عـارفـان، منزل پنجم: کنترل نفس و تربیت اعضاء و جوارح
نویسنده : محمّد احمدیان
منزل پنجم: کنترل نفس و تربیت اعضاء و جوارح
خود کنترلی، و کنترل بر نفس و هواهای نفسانی در این منزلگاه برای روزه دار، بسیار حائز اهمیّت است. تربیت نفس مهمترین عمل انسان در طول حیات اوست. و فلسفهی دعوت پیامبران، پس از توحید، تربیت نفس در راستای تحقق شریعت الهی بوده است. و نفسهای سرکش در طول حیات بشر مشکلات عدیده و رنجهای بسیاری به جامعهی انسانی تحمیل کردهاند. واژهی «صِیام» در آیهی (۱۸۳) سورهی بقره، که در اصطلاح شرع، به معنی «روزه» آمده است، واژه «الصَّوم»، به معنای خودداری از انجام کاری است. (راغب اصفهانی، ۱۳۸۹، ص ۳۰۶). بنابراین اگر به دقّت و با نگاه عمیق به فلسفهی وجودی روزه بنگریم، کنترل نفس و تسلط بر کلیّهی اعضاء و جوارح – که استعداد گناه و لغزش در آنها است- میباشد. یعنی کنترل چشم از چشم چرانی و نظر، کنترل گوش از شنیدن آنچه اظهار آن مثل غیبت و تهمت حرام است، کنترل دست از آزار و اذیت دیگران، کنترل پا از رفتن به سوی جایگاه و محل نامشروع، و این نظارت و کنترل در سایه قلب مملؤ از ایمان و نفس مُزکّیَ صورت میگیرد. بر همین اساس پیامبر(ص) فرموده است در صورت عدم کنترل بر اعضاء، خداوند از نخوردن و نیاشامیدن روزه داران بینیاز است:
« مَنْ لَمْ یَدَعْ قَوْلَ الزُّورِ وَالْعَمَلَ بِهِ فَلَیْسَ لِلَّهِ حَاجَهٌ فِی أَنْ یَدَعَ طَعَامَهُ وَشَرَابَهُ » (بخاری، ۲۰۰۴، حدیث، ۱۹۰۳)
کسی که سخن دروغ و عمل به آن را ترک نکند، پس خداوند نیازمند آن نیست که وی خوردن و نوشیدن خود را ترک کند.
ترک کلام زشت و عمل و رفتار ناپسند، ثمره و نتیجه روزه انسان روزهدار، و تربیت اجتماعی او میباشد. گویی یک ماه روزهداری مدرسهای است که انسان با تغییرات در رفتار شخصی خویش، خود را برای تعامل اصولی و رفتار صحیح در جامعه مهیا میکند. بر همین اساس پیامبر اسلام(ص) ماه رمضان را ماه صلح و ماه امنیت اجتماعی بیان میکند:
« إِذَا کَانَ یَوْمُ صَوْمِ أَحَدِکُمْ فَلَا یَرْفُثْ وَلَا یَصْخَبْ ، فَإِنْ سَابَّهُ أَحَدٌ أَوْ قَاتَلَهُ فَلْیَقُلْ إِنِّی صَائِمٌ » (نووی، ۱۳۶۸، ص ۷۲۰)
هرگاه یکی از شما روزه باشد، پس دیگران را دشنام ندهد، و با صدای بلند با دیگران صحبت نکند، و اگر کسی او را دشنام داد یا با او جنگ نمود، بگوید: من روزه دارم.
امام غزّالی، کنترل نفس را یکی از «عوائق» چهارگانه معرفی میکند؛ که مانع استقامت در عبادت و کمال معنوی انسان میشود؛ و اظهار میدارد: عائق چهارم [در کمال انسان،] نفس است. زیرا «نفس امّارهُ بِالسّوء» و دشمنی است، عظیم و گزاینده و علاج او دشوارترین علاجها است و دوای او مشکلترین دواهاست و این حال از دو وجه است:
یک؛ آنکه او دشمنی است اندرونی، و دزد چون از خانه باشد، دفع او و حیلت منع او، دشوار باشد، و زیان او بسیار.
دوم؛ آنکه او دشمنی است محبوب، و آدمی عیب محبوب نبیند، و آدمی زشتی خویشتن همه نیکو بیند، از عیب خویش کور باشد؛ و چون آدمی از عیب نفس خویش دیده بر دوخته باشد، زود باشدکه او را در فضیحت و بلا و هلاکت اندازد، و ابزار این هلاکت را «چشم، گوش، زبان، دل و شکم» معرفی میکند. (غزالی، ۱۳۶۵، صص ۱۰۳ و ۱۰۴)
ایشان در راستای تربیت نفس و نیل به اهداف عرفانی، روزه را به سه دسته تقسیم میکند: «بدانکه روزه بر سه درجه است: روزهی عوام، روزهی خواص و روزهی خاص الخاص.
روزهی عوام:
روزهی «عوام» آنست که گفته آمد و غایت آن نگاهداشتن «فرج و بطن» است، و این کمترین درجاتست.
روزهی خواص:
روزهی «خواص» آن بود که جوارح خود را از ناشایست نگاه دارد و بر بطن و فرج اختصار نکند و تمامی این روزه به شش چیز بود: ۱- چشم ۲- زبان ۳- گوش ۴- دست و پا ۵- شکم (پرهیز از حرام خواری) ۶- دل (به وجود بیم و امید از قبولی عبادت روزه).
روزهی خاص الخاص:
روزهی «خاص الخاص» بلندترین درجاتست و آن آنست که «دل خود را از اندیشهی هر چه جز خداست، نگاه دارد و همگی خود، بدو دهد و از هر چه جز اوست به ظاهر و باطن، روزه دارد، و به هر چه اندیشه کند- جز احدیت حق، و آنچه بدو تعلق دارد- این روزه گشاده شود؛ و اگر در غرض دنیا اندیشد- اگرچه مباح بود- این روزه باطل شود (غزالی، ۱۳۶۴، ۱۸۷).