فقه معاصر

آیا سیاست کار ناپسندی است ؟

 آیا سیاست کار ناپسندی است ؟

 

 

از نظر تئوری سیاست دانشی است که اهمیت و منزلت خاص خود را دارد و از نظر علمی شغل و حرفه ای است که به سبب دخالت در اداره هر چه بهتر امور مردم از ارزش و منفعت والای برخوردار است .

 

امام ابن قیم جوزی از امام ابو الو فابن عقیل حنبلی روایت می کند :سیاست کاری است به منظور بهره گیری از آنچه خیر و صلاحش برای مردم بیشتر باشد و از آنچه بدی و فساد را بیشتر از آنان دور می دارد ؛البته در صورتی که با شرع مخالفتی نداشته باشد .

 

ابن قیم می گوید «سیاستی که بر مبنای عدالت باشد ،هیچگاه با شریعت مخالف نیست ؛بلکه کاملاًبا ان سازگار و بخشی از شریعت به شمار می آید .تنها برای آنکه میان شما اصطلاحی رایج و متداول است ،ان را «سیاست »می نامیم و گرنه در اصل  سیاست به معنای اجرای عدالت بر مبنای شریعت است .

 

علمای اسلامی در مورد ارزش و مقام سیاست بسیار سخن گفته اند ، تا جائی که امام محمد غزالی فرموده است : « دنیا کشتزار  آخرت است و بدون دنیا دین تحقق پیدا نمی کند و فروانروائیی و دینداری اربتاط ناگسستنی با هم دارند . دین اصل و حاکم نگهبان آن است . هر چیز سست بنیانی فرو می ریزد و هر بنیان بی نگهبانی تباه می گردد . »

 

بعضی امامت یا خلافت را اینگونه تعریف کرده اند که : نیابت و وکالت عمومی از جانب صاحب شریعت «رسول »است برای حراست و پاسداری از دین و تدبیر امور دنیا به وسیله دین .بنابر این خلافت یا امامت عبارت است از حراست وسیاست در جامعه و اداره ی هر چه بهتر آن

 

پیامبر گرامی «ص »نه تنها یک مبلغ معلم و حاکم دینی بود بلکه شخصیتی سیاسی نیز داشت .خلفای راشدین بعد از ایشان نیز بر اساس همان روش اهل سیاست بودند و بر اساس عدالت و احسان امور امت اسلامی را اداره می کردند و به وسیله علم و ایمان به رهبری مردم می پرداختند .

 

ولی در دنیای معاصر به ویژه در ممالک اسلامی به سبب آزارهای که مردم از سیاست مداران استعمارگر خارجی یا از سیاست حاکمان خائن و ظالم کشیده اند نسبت به سیاست و هر آنچه که سیاست ارتباط پیدا می کند خشم و کینه شدیدی دارند بخصوص هنگامی که اندیشه ی «ماکیا وی »سایه ی شوم خود را بر سیاست و سیاست مداران افکند تا جای که سخن مشهور استاد محمد عبه را پس از آنکه آن همه سختی از دست سیاست و فریبهای سیاسی چشید نقل میکند که «از شر سیاست و سیاست پیشگان و سیاسی و سیاسی شده به خدا پناه می برم »

 

به همین سبب دشمنان اندیشه و حرکت اسلامی برای ایجاد نفرت و کینه در دل مردم نسبت به سیاست واینگونه فرصتها را غنیمت شمرده اند تا اسلام همه جانبه و فراگیری را که اسلام گرایان به آن دعوت می کنند به عنوان اسلام سیاسی معرفی نمایند .

 

اکنون عادت شده است که مسلمانان ملتزم و متعهد را به وسیله ی واژه ی سیاسی از مسلمانان غیر ملتزم وغیر متعهد جدا کنند ؛تا به وسیله ی چنین لقبی مردم را از ان بدبین و متنفر سازند .

 

برخی از دختران مسلمان با حجاب یکی از کشورهای عربی واقع در شمال آفریقا نزد شخصیتی دینی و سیاسی رفته اند تا در مورد اسرار بر خی از دانشکده ها برای کشف حجاب آنان به عنوان شرط پذیرش شکایت نمایند .دختران از وی خواستند که در این مورد واسطه شود تا آنان برای ادامه یتحصیل مجبور به بر داشتن ججاب و پو شیدن لباس کوتاه نشوند که خدا و پیغمبر خدا آن را حرام گردانیده اند .هنگامی که آن دختران دانشجوی مسلمان جواب آن شخصیت را شنیدند بسیار متعجب و شگفت زده شدند .وی پاسخ داد لباسی که شما از آن استفاده می کنید تنها حجاب نیست بلکه پوششی سیاسی هم هست .

 

پیش از وی یکی از سرکرده های سکو لاریست تونس گفته بود که حجاب پوشش گروهکی است .

 

یکی دیگر از آنان راجع به اقامه ی نماز عید در فضای باز گفته بود :این گونه نماز خواندن مستحب نیست بلکه نماز سیاسی است و اعتکاف ده روز آخر ماه رمضان هم اعتکاف سیاسی است .

 

بعید نیست روزی فرا رسد که بگویند :نمازهای جماعت در مسجد هم تجمع سیاسی است .و مطالعه و تدریس غزوه های رسول «ص »در کتابی مانند سیره ی ابن هاشم یا امتاع الأ سمائ یا در صحیح بخاری را خواندن کتاب های سیاسی قلمداد کنند ممکن است روزی هم فرا رسدکه قرائت قرأن یا برخی از آیات سوره های آن را قرائت سیاسی بنامند .

 

هیچگاه آن روزهای را فراموش نمی کنیم که علیه مسلمانان زندانی مصر اتهاماتی از این قبیل ذکر می کردند که : سوره ی انفال را که سوره ی جهادی است حفظ کرده اند و غیره .

 

 

 

 منبع : فتاوای معاصر قرضاوی

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پاسخ دادن معادله امنیتی الزامی است . *

دکمه بازگشت به بالا