مطالب جدید
-
ارزش چیزهایی که داریم
روزی دست پسر بچهای در گلدان کوچکی گیر کرد و هر کاری کرد، نتوانست دستش را از گلدان خارج کند. به ناچار پدرش را به کمک طلبید. اما پدرش هم هر چه تلاش کرد نتوانستند…
-
رسم های درست یا نادرست در زندگی
به همسرم گفتم: «همیشه برای من سوال بوده که چرا تو همیشه ابتدا سر و ته سوسیس را با چاقو میزنی، بعد آن را داخل ماهیتابه میاندازی!» او گفت: «علتش را نمیدانم. این چیزی است…
-
چقدر به پدر اطمینان داریم؟
کشیش سوار هواپیما شد. کنفرانسی تازه به پایان رسیده بود و او میرفت تا در کنفرانس دیگری شرکت کند. میرفت تا خلق خدا را هدایت کند و به سوی خدا بخواند و به رحمت الهی…
-
چرا اضطراب و نگرانی زندگی ما را فراگرفته است؟
چرا اضطراب و نگرانی زندگی ما را فراگرفته است؟ نویسنده : نایب قدرت … سوار تراموا شدم. همسرم، که یک نقاش است؛ در کنار من بود. چند نفری در مقابل من نشسته بودند. اضطراب و…
-
مراقب بالش پر خود باشید
روزی خانمی سخنی را بر زبان آورد که مورد رنجش خاطر بهترین دوستش شد. او بلافاصله از گفته خود پشیمان شده و بدنبال راه چارهای گشت که بتواند دل دوستش را بدست آورده و کدورت…
-
چرا ما دروغ می گوییم؟ چکار بکنیم تا دروغ نگوییم؟
چرا ما دروغ می گوییم؟ چکار بکنیم تا دروغ نگوییم؟ نویسنده: سید مجتبی حورایی برادران یوسف چرا دروغ گفتند؟ خدای ناکرده ما چرا دروغ می گوییم؟ علت دروغ گفتن بزرگ ترها عمدتاً در این خلاصه…